رد شدن به محتوای اصلی

فصل اول: اشتباهات تئوریک اقتصاددانان نارودنیک

  فصل اول

اشتباهات)١۴( تئوریک اقتصاددانان نارودنیک

ای از اقتصاد کالائیست که در جریان توسعهٔ خود تبدیل به اقتصاد بازارسرمایه مقوله

نبه داریپیدا می شود و تنها تحت [شرایط] اقتصاد سرمایه‌داریست که سلطهٔ کامل و همه جا

می .کند بنابراین ما برای بررسی قضایای تئوریک پایه ای مربوط به بازار داخلی بایستی از

اقتصاد کالائی ساده شروع کرده، مسیر تبدیل تدریجی آنرا به اقتصاد سرمایه‌داری دنبال

.نمائیم

تقسیم کار ١-اجتماعی

انوفاکتور از صنعت مواد خام اساسجدا اقتصاد کالائی .است صنعت تقسیمم کار اجتماعی

می شود و هر کدام از اینها به اجزاء کوچک و اجزاء کوچکتر تابع تقسیم میگردند، که

محصولات بخصوصی به مثابهٔ کالا تولید میکنند، و آنها را با محصولات دیگران مبادله می

های جداگانه و .نمایندمستقل به این ترتیب توسعهٔ اقتصاد کالایی منجر به افزایش تعداد رشته

صنعت می شود؛ گرایش این توسعه به سوی تبدیل کردن نه تنها هر محصول جداگانه، بلکه

حتی هر جزء جداگانهٔ یک محصول و نه تنها ساختن یک محصول، بلکه عملیات جداگانهٔ

آماده نمودن محصول برای مصرف، به یک رشتهٔ مخصوص صنعت است. تحت

یهای جامعه از تعداد کثیری از واحدهای اقتصادی همگون [شرایط]خانواده) اقتصاد طبیع

دهقانی پدرسالاری، جماعتهای روستائی بدوی و اشرافیت (فئودالی تشکیل می یافت و هر

از اکتساب انواع مختلف یک–مواد از این انواع واحدها به کلیهٔ اشکال فعالیتهای اقتصادی

دست می .زد در اقتصاد ا–کالایی برای خاممصرف گرفته تا آماده کردن نهایی آنه

های جداگانهٔ اقتصادی افزایش می یابد واحدهایو اقتصادی ناهمگون پدیدار شده، تعداد رشته

تعداد واحدهای اقتصادی ای که دارای یک وظیفهٔ واحد و مشابهٔ اقتصادی می باشند کاهش

یه داری، همین رشد میتصاعدی .یابد عامل اصلی پروسهٔ ایجاد بازار داخلی برای سرما

در آنجایی که پایه اش تولید کالایی است .است...»و مارکس می تقسیم:گوید کار اجتماعی

تولید سرمایه‌داری که شکل مطلق ]آن یعنی شکل مطلق تولید [کالایی میباشد ... محصولات

ل تحقق یعنی ایقابل بوده که عبارتقاب از کالا یا ارزش مصرفی اند که دارای ارزش مبادله

تبدیل شدن به پول می باشد، تنها تا آنجائیکه کالاهای دیگر معادلی را برای آنها تشکیل دهند،

یعنی محصولات دیگر به عنوان کالا ها و ارزش ها در برابرشان قرار گیرند؛ پس تا آنجا که

زلهٔ کالا بخاطرباشند، امرار معاش بی واسطهٔ خود تولیدکنندگانشان ساخته نشده، بلکه به من

ای ،(پول) ارزش [یعنی]مصرفی به منزلهٔ محصولاتی که تنها با تبدیلشان به ارزش مبادله

توسعه تقسیممی کار الاهااجتماعی از بازارطریق این پیداک می کنند، توسط بیگانه .شدنشان

های ؛یکدیگر، تقسیم کارهای مولد متقابأل محصولات مربوطه شان را به کالاها، به یابدمعادل

یکدیگر.« عمل ،کنند آنها را مجبور میکند که متقابأل به عنوان بازار تبدیلبرای نموده

.( تأکید از .۵٢۶)١۵ماست، ترجمهٔ روسی ،١٧٨-١٧٧ص »)سرمایه«جIII،٢ص

همچنین در تمام نقل و قولها، مگر آنکه خالف آن تصریح .(گردد

هٔ مانوفاکتور از صنعت مواد خام و الزمجدایی به توضیح نیست که جدایی یادشد

مانوفاکتور از کشاورزی، خود کشاورزی را تبدیل به صنعت و یک رشتهٔ اقتصادی

تولیدکنندهٔ کالا می .نماید پروسهٔ تخصص که انواع متنوع مانوفاکتور محصولات را از

هایشود، صنعت یکدیگرمی جدا می نماید و باعث به وجود آمدن تعداد روزافزون شاخه

خود را در کشاورزی نیز نشان خواهد داد، به نحوی که بخشهای کشاورزی و)تخصصی

سیستمهای* زراعی

( به وجود خواهد آورد و نه تنها موجب رواج مبادلهٔ محصولات

کشاورزی با محصولات صنعتی بلکه مبادلهٔ محصولات مختلف کشاورزی با یکدیگر خواهد

(داری مزبور در کلیهٔ کشورهای سرمایه و)داری، .شدتجاریسرمایه تخصص کشاورزی

در تقسیم کار بین المللی، نمایان می گردد؛ همچنان که ذیال وارد جزئیات آن خواهیم شد، این

موضوع در مورد روسیهٔ [دوران] بعد از رفورم نیز صادق .است

الیی پایهو و اساس سراسر پروسهٔ توسعهٔ اقتصاد تقسیمکا کار بهاجتماعی این ترتیب

که سرمایه–این داری است. بنابراین کامال طبیعی است که تئوریسینهای نارودنیک ما

و– امثالهم اعالم می انحراف«کنند پروسه»مشی را ناشی از اقدامات تصنعی و نتیجهٔ یک

در روسیه را قلب کرده و یا اهمیت آنرا ناچیز تقسیمجلوه کار بکوشنداجتماعی حقیقت وجود

تقسیم کار کشاورزی و صنعتی اشان»در تحت .ندعنوان آقای .و.و در دهمقاله

تقسیم اصلکار (تسلط ،٧» وست١٨٨۴شمارهٔ نیک یورویی پیک] روسیه)«،[اروپایی

تقسیم (کار و اعالم می دارند انکار)«ص٣۴٧که می «کنند در» روسیه اجتماعیرا

ون نیامده بلکه خواسته است از خارج ازخود بطن زندگی مردم در»بیر این اجتماعیکشور

دربارهٔ افزایش مقدار .(.ن-.اوندرطرحهایشغلهٔ را)«ص٣٣٨آقای به آن تحمیل کند

از این پدیده ممکن است عرضه»چنین شده برای فروش به این ترتیب استدلال می :کنند

گردیده، بطوری استنباطکه شود که غلهٔ تولیدی به نحو یکسان تری در سراسر کشور توزیع

گلی را صیادمتمم آرخانگلی حالا غلهٔ سامارا را تناول می کند و زارع سامارایی ماهی آرخان

یی دربارهٔ اقتصاد اجتماعی ولی)«.در»طرحهاما عمال از این خبرها شامش.نیست می کند

.( بدون داشتن هیچگونه ،٣٧آماری ،١٨٩٣ص سن در«پترزبورگ، دوران بعد از رفورم

سیستمهای زراعی را بر حسب محصول اصلی اصول«فروخته مثالثرش»زراعت استه.ا.ی بوت در *ا

سیستم زراعی به) شده،١-قول تفکیک می .نماید به زعم ایشان سه سیستم عمدهٔ کشاورزی وجود :دارد

سیستم دامداری محصول) اصلی عرضه شده به بازار آقای٢-محصول اسکوورتسوف.ا زارعت ؛(غله

عتی به) قول آقای اسکوورتسوف،.ا زراعت ؛(فنی در اینجا محصول سیستمعرضه دامی٣-صن است؛ و

شده به بازار عبارت از آن محصولات کشاورزی ایست که با روشهای فنی فرآورده می .شود .ک.ر

و ،۶٨.بعد نوشتهٔ١٨٩٠ص اسکوورتسوف،.ا تأثیر«ورشو، حمل و نقل بخاری بر »کشاورزی

و علیرغم حقایقی که بر همه روشن است چنین حکم بی برو برگردی صادر شده که گویا در

خصوصیت« وجود»تصنعی خارجی !ندارد تئوری تقسیمنارودنیکی کار روسیهاجتماعی

جلوه دادن پایه و اساس تمامی سرمایه»تصنعی«اقتصاد داری در روسیه تنها با رد کردن یا

اجتماعی بود که می توانست قوام کالایی،کار.بگیرد یعنی تقسیم

افزایش جمعیت صنعتی به قیمت تقلیل جمعیت ٢-کشاورزی

با توجه به این حقیقت که در دوران پیش از اقتصاد کالایی، مانوفاکتور با تولید صنعتی

مواد خام آمیخته است و در رأس این آخری، کشاورزی قرار دارد، توسعهٔ اقتصاد کالایی به

های صنعت از کشاورزی بروز می .کند جمعیت کشوری ورتکه جدا شدن متوالی صشاخه

توسعهٔ اقتصاد کالایی در آن ناچیز بوده یا) اصال پا نگرفته (است تقریباً تماماً کشاورزی

.است ولی این بدان معنا نیست که تمام جمعیت آن کشور تنها به کار کشاورزی اشتغال دارد،

این معنی است که جمعیت مزبور در حین اشتغال به کشاورزی، عبارتخود فوق تنها به

مبادرت به فرآوردن محصولات کشاورزی می نماید و علاوه بر آن در این شرایط ، مبادله و

تقسیم کار تقریباً وجود خارجی .ندارد نتیجتاً توسعهٔ اقتصاد کالایی به خودی خود به معنی

ورزی است، یعنی افزایش جمعیت صنعتی به جداییقیمت روزافزون بخشی از جمعیت کشا

که از جمعیت اینکشاورزی، در طبیعت تولید سرمایه‌داری تقلیل»است جمعیت .کشاورزی

، زیرا که در صنعت در) درمعنای مقایسه با جمعیت غیرکشاورزی بطور مستمر بکاهد

عالرغم محدودطلق–کاهش (آن افزایش سرمایهٔ ثابت به قیمت سرمایهٔ متغییر با افزایش م

سرمایهٔ متغییر عجین .است از سوی دیگر در کشاورزی، سرمایهٔ متغییر نسبی–الزم آن

برای بهره برداری از یک قطعه زمین بطور مطلق کاهش می یابد؛ و تنها در صورتی

افزایش پیدا می کند که زمین جدیدی به زیر کشت برده شود و این هم به نوبهٔ خود مستلزم

،١٧٧، باز»)«سرمایه«،جIII،٢ص هم بیشتر جمعیت غیرکشاورزی می افزایشباشد

.( بنابراین سرمایه‌داری بدون افزایش جمعیت تجاری ترجمهٔ۵٢۶)(١۶و روسی، ص

صنعتی به قیمت تقلیل جمعیت کشاورزی قابل تصور نیست و همه می دانند که این پدیده در

جهی نمودار می .گردد اهمیت بسیار تماماین کشورهای سرمایه‌داری به صریح ترین و

مطلب در رابطه با مسئلهٔ بازار داخلی احتیاجی به اثبات ندارد، زیرا هم با تکامل صنعت و

هم با تکامل کشاورزی جوش خورده است؛ تشکیل مراکز صنعتی، افزایش تعداد آنها و جلب

اسر سیستم روستایی جمعیتباقی توسط آنها، بطور اجتناب ناپذیر تأثیر بسیار عمیقی بر سر

می گذارد و خواهی نخواهی باعث رشد کشاورزی تجاری و سرمایه‌داری می .گردد جالب

توجه تر از همه اینست که اقتصاددانان نارودنیک این قانون را چه در بحثهای کامال

تئوریکشان و چه در بحثهای مربوط به سرمایه‌داری در روسیه به کلی نادیده می گیرند ما)

به نمودهای خاص این قانون در روسیه به تفصیل خواهیم .(پرداخت در٨در فصل

در زمینهٔ بازار داخلی برای سرمایه‌داری نکتهٔ کوچکی تئوریهای.ن-.اوناز آقایان .و.و و

و آن روی آوردن جمعیت از کشاورزی به صنعت و تأثیر این امر قلم–بر افتاده است

کشاورزی* .است

۳. خانه‌خرابی تولیدکنندگان خرده‌پا

تا اینجا سر و کار ما با تولید کالایی ساده .بود اکنون به سراغ تولید سرمایه‌داری می

رویم، یعنی فرض می کنیم بجای تولیدکنندگان کالایی ساده، از یک طرف با صاحب وسایل

می .باشیم تولیدتبدیل و از طرف دیگر با کارگر مزدی یعنی فروشندهٔ نیروی کار، روبرو

تولیدکنندگان–زمین، خرده پا به کارگر مزدی مستلزم قبول این است که وی وسایل تولید

خانه« به«و»خراب افالس را»افتاده از دست داده است، ابزار–یعنی کار، کارگاه و غیره

قدرتی خرید مردم را تحلیل شده»م .است چنین اظهار نظر می شود که این خانه خرابی

، ،.م.م تحلیل)«آقای.ن-.اونص می برای«برد سرمایه بازار»داری داخلی برد«،»را

و .غیره آقای .و.و نیز در اکثر آثار خود بر ١٨۵،٢٠٣،٢٧۵،٢٨٧،٣۴٠-٣٣٩همین

های واقعی مربوط به این پروسه در روسیه .(اندنداشته، ما در اینجا کاری به عقیدهداده

را به فصلهای بعد موکول می .کنیم در اینجا مسئله را صرفاً از بررسیلحاظ جزئیات آنها

تئوریک مطرح می کنیم، یعنی در رابطه با تولید کالایی بطور عموم که تبدیل به تولید

سرمایه‌داری شده .است نویسندگان نامبرده نیز مسئلهٔ مزبور را از لحاظ تئوریک مطرح می

نتیجه تولیدکنندگانمی خرده پا، تحلیل رفتن بازار داخلی کنند،را یعنی تنها از واقعیت افالس

. این برداشت کامال نادرست است و تنها دلیل جان سختی آن در ادبیات اقتصادی گیرندما

تعصبات رومانتیکی نارودنیکها می تواند باشد .ک.ر) به مقالهٔ مذکور در .(زیرنویس

نندگان از وسایل تولید لزوماً انتقال بخشیاین از آزاد«تولیدک فراموش»شدن می شود که

وسایل را به دست اشخاص دیگر و تبدیل آنها را به سرمایه مفروض می دارد؛ نتیجتاً چنین

فرض می شود که صاحبان جدید این وسایل تولید، محصولاتی را که سابقاً توسط خود

یعنی که گسترش تولیدکنندهبازار به مصرف می رسید، حالا به عنوان کالا تولید می کنند،

داخلی؛ فرض دیگر اینست که صاحبان جدید وسایل تولید در حین گسترش تولید در بازار

مزبور، تقاضا برای ابزار جدید، مواد خام، وسایل حمل و نقل و نظایر آن و همچنین تقاضا

برایبا اقالم مصرفی به وجود می آورند طبیعتا) ً ثروتمند شدن این صاحبان جدید توأم

افزایش میزان مصرف .(آنهاست فراموش میشود که برای بازار نه رفاه حال تولید کننده بلکه

میزان پول متصرفیش دارای اهمیت می باشد؛ تنزل درجهٔ رفاه دهقان پدرسالاری که در

سابق عمدتاً به اقتصاد طبیعی می پرداخت، با افزایش پول متصرفیش کامال جور درمی آید،

نین دهقانی مفلس تر شود، بیشتر مجبور به فروش نیروی کار خود شده، زیرابخش هر قدر چ

سیسموندی و سیسموندیستهای صلت–بومی نمایی رومانتیسم ما»خاقتصادی در مقالهٔ خود تحت *عنوان

(مؤلف به تشابه نظر رومانتیستهای اروپایی و نارودنیکهای مجموعه«،ج٢–روسی ما«.ک.ر)»آثار

در.ایم زمینهٔ مسئلهٔ افزایش جمعیت صنعتی اشاره کرده

بزرگتری»با از وسایل معیشت خود را هر) چند هم (ناچیز بایستی در بازار به دست .آورد

کنده شدن بخشی از جمعیت روستایی از) ،(زمین وسایل تغذیهٔ سابق آنها نیز از دستشان

ه)«سرمایهای عناصر مادی سرمایهٔ متغییر تبدیل شده خارجبودند .گردید در این حالت آنها ب

سلب مالکیت .(و ،٧٧۶» که»)سرمایه«،ج١ص به مصرف خرید نیروی کار می (رسید

بیرون راندن بخشی از جمعیت روستایی نه تنها برای سرمایهٔ صنعتی، کارگر، وسایل

هم)«همانجا، به وجود می بازارآورد معیشتداخلی کارگر و مواد کار فراهم می نمود، بلکه

.( به این ترتیب از نقطه نظر تئوری مجرد، افالس تولیدکنندگان خرده پا ص٧٧٨)(١٧در

یک جامعهٔ دارای اقتصاد کالایی در حال توسعه و سرمایه‌داری، درست عکس آن چیزی را

ی ایجاد وبازار .و.و می خواهند از آن نتیجه بگیرند؛ معنی.ن-.اونیعن می دهد که آقایان

که بدون مقدمه چنین حکم می دهد داخلی.ن-.اونکه و نه تحلیل .آن چنانچه خود همان آقای

افالس تولیدکنندگان خرده پای روسیه به معنی تحلیل بازار داخلی است، می آیند و جمله فوق

،٧١و الذکر»)طرحها«ص مارکس را که با استدلال ایشان منافات دارد، شاهد می آورند

( و با اینکار تنها چیزی را که به اثبات می رسانند قدرت فوق العاده در یافتن نقل ١١۴قول

برای نفی خودشان از»سرمایه«.است

تئوری نارودنیکی عدم امکان تحقق ارزش ۴-اضافی

مسئلهٔ بعدی در تئوری بازار داخلی به قرار زیر .است همانطور که می دانیم ارزش یک

جزءرا اول سرمایه در١-ثابت تولید سرمایه‌داری به سه جزء تجزیه می محصول:شود

میکند، یعنی ارزشی که از قبل در قالب مواد خام و کمکی، ماشینها و وسایل تولید جایگزینو

غیره موجود بوده است، یعنی آن جزء از ارزش که در قسمت معینی از محصول ِ تمام شده

جزء دوم سرمایهٔ متغییر را جایگزین می گرداند، یعنی فقطت؛٢-صرف تجدید تولید شده اس

جزء سوم حاوی ارزش اضافی است که به نگهداری٣-سرمایه کارگر می شود؛ و بالاخره

دار- تعلق می .گیرد معموال چنین تصور می ما)شود مسئلهٔ مزبور را از دیدگاه آقایان .ن

نی یافتن معادل، فروش آنها در (بازار دو .ونجزء و .و.و مطرح می (کنیم که در تحقق ایع)

اول اشکالی پیدا نمی شود زیرا جزء اول صرف تولید و جزء دوم به مصرف طبقهٔ کارگر

چگونه تحقق می یابد؟ شکی نیست که تمام ارزش–آن می–اضافی .رسد اما جزء سوم

تنها یجه»راه می رسند نمیتواندکه به مصرف سرمایه دار !برسد لذا اقتصاددانان ما به این نت

است.ن-.اون، دستیابی«) به یک بازار تحقق»خارجی ارزش رهایی«اضافی، از مشکل

اضافهٔ عرضهٔ کالا ؛»به و٢٠٨،.و.و بطور اخص ،لی§١۵ص بطور ،٢ک »طرحها«ب

، مقالاتی«سن در زمینهٔ اقتصاد اوراق«،١٨٨٣و»نظری مندرج»ملی بازار«در

و .(بعد مؤلفین نامبرده با این اعتقاد که سرمایه داران به ،١٧٩هیچ پترزبورگ،١٨٩۵ص

خود نمی باشند، ضرورت داشتن بازار خارجی قادرتحققمحصولاترا طریقبه دیگری

اند که بازار داخلی برایدر یک کشور سرمایه‌داری توجیه می .کنند آنان بر این عقیده

امکان تحقق ارزش اضافی بدون داشتن بازار روسیهخارجی به علت افالس دهقانان و عدم

در حال تحلیل رفتن است، در عین حال درهای بازار خارجی به روی کشور تازه رسی که

به همان ترتیبی که بسیار–ثابت دیر قدم در راه توسعهٔ سرمایه‌داری می گذارد، بسته است

ور هم ادعا می کنند سرمایه میداری کنند سرمایه‌داری روسیه پایه و اساسی ندارد، همانط

روسیه نوزادیست که مرده به دنیا آمده است، ادعایی که نه تنها مبتنی بر هیچ قرینهٔ خارجی

نیست بلکه از) لحاظ تئوریک (هم بر مفروضات ناصحیح بنا شده !است

عینیتی[، درهٔ]تحققrealisationیاب بیان نظریات خود پیداست.ن-.اوندربار که آقای

اند»طرحها« هر) چند در این قسمت تئوریاز مارکس را در این زمینه در مد نظر داشته

یشان یک کلمه هم دربارهٔ مارکس صحبت نمی ،(کنند معهذا چیزی از آن درک نکرده و

همچنان که در چند سطر بعد خواهیم دید به حدی آنرا تحریف می کنند که دیگر چیزی از

این حقیقت شگفت آور را تنها اینطور می توان توضیح داد اصلکه آن باقی نمی .ماند

تئوری بر عدم«ایشان که»درک نظرات–اتهام ایشان در کلیهٔ اصول با نظرات آقای .و.و

ای به تئوری واردآشنایی نیست، زیرا نهایت بی انصافی است اگر تصور کنیم ایشان ذره

ده تئوریهای خود را طوری طرح می کنند منطبقکه .است هر دو مؤلف داشته–نامبر باشند

به کامأل«نتایجی توسط گویی»خودشان اولین کسانی هستند که به این مطلب پرداخته و

اند؛ هر دوی آنها با سطحی گری هر چه تمام تر استدلالات اقتصاددانان گذشته را رسیدهدر

مردود جلد»سرمایه«شناخته ایندوم زمینه نادیده گرفته، اشتباهات گذشته را که تماماً در

اند.اند* دوباره تکرار شدهکرده

هر دو مؤلف مزبور کل مسئلهٔ تحقق محصول را در تحقق

ارزش اضافی خلاصه می کنند، ظاهراً به خیال آنکه تحقق سرمایهٔ ثابت هیچ اشکالی ایجاد

تباهی نخواهدکه .کرد این برداشت ساده لوحانه حاوی یک اشتباه عمیق می باشد، اش

.باشد در حقیقت تحققاشکال سرچشمهٔمی تمام اشتباهات بعدی تئوری نارودنیکها در زمینهٔ

برمی گردد به اشکال توضیح تحقق سرمایهٔ .ثابت سرمایهٔ [ثابت تحقق توضیحدرست مسئلهٔ]

اگر بخواهد تحقق یابد بایستی دوباره به کار تولید زده .شود انجام مستقیم این امر تنها در

ای عملی است که محصول آن از وسایل تولید تشکیل یافته .باشد اما ورداگر مسرمایه

محصولی که جزء سرمایهٔ ثابت را تشکیل می دهد حاوی اقالم مصرفی باشد، دوباره نمی

تواند مستقیماً به کار تولید زده شود؛ الزمه در اینجا این است که بین آن بخش تولید اجتماعی

تولیدمبادلهای است و آن بخش که سازندهٔ اقالم مصرفی است کهبایستی سازندهٔ وسایل

صورت .گیرد تمام اشکال مسئله در این نکته نهفته است، اشکالی که از چشم اقتصاددانان ما

. آقای .و.و مطلب را بطور کلی چنان مطرح می کنند که گویا مقصود پوشیدهاز مانده است

ه مصرف بوده است و به بحث عمیق خود چنین ادامه تولیدمی سرمایه‌داری نه انباشت بلک

حیرت بی–انگیز پا فراتر می کهگذارند از حد و مرز مجاز در–اد این رابطه گستاخی آقای *.و.و

.است ایشان بعد از اعالم تئوری خود و پرده برداشتن از جهل مطلق خود نسبت به مطالب جلد دوم

دارد، مبادرت به بیان این ادعای موضوعکامال تحقق کهاختصاص مشخصا به شرح و »سرمایه«بسط

رسالاتی !!«در استفادهام») وری«کرده در»تئمارکس تدوین نظریات خود بی»از اساس می نمایند که

،١۶٢( قانون«ص (!؟!کذا) تولید، توزیع و مصرف سرمایه رسالهٔ»داری زمینهٔ«سوم، اقتصاد تئوریک

ـ .لنین

تعداد کثیری از اشیاء مادی در مرحلهٔ معینی از تکامل خود به مقداری افزون دهند»بر که

(»علت و ،.م.م١۴٩اینکه قدرت)«ص مصرف ارگانیک (!کذا) به دست اقلیتی می افتد

ده بلکه محدودیت و فراوانینارسایی محصولات، میانه روی و امساک کارخانه داران نبو

کشش جسم انسانی (!!) است که پا به پای درجهٔ رشد ارزش اضافی قادر به افزایش قدرت

سعی می کنند مطلب را .(.ن-.اونطوری همانجا،١۶١آقای مصرفی)«ص خود نمی باشد

طرحان نمایند که گویی او هدف از تولید سرمایه‌داری را مصرف نمیداند، بلکه گویی ایش

نظر می گیرند؛ ولی مسئلهٔحقیقت تحقق دارنددر نقش و اهمیت وسایل تولید را در رابطه با

اینست که ایشان به هیچ وجه تصور روشنی از پروسهٔ گردش و تجدید تولید مجموعهٔ کل

سرمایهٔ اجتماعی نداشته، و در میان کالف سردرگم تناقضات دست و پا می .زنند ما خود را

یک٢٠۵-٢٠٣»طرحها«ی یک این تناقضات مشغول نخواهیم کرد بهص) بررسی مفصل

ای موارد توسط ؛(آقای این کار عملی است بی نتیجه عملی) که قبال در آقای.ن-.اونپاره

بولگاکوف*

، ،١٨٩٧ص بازارهای«مسکو تولید سرمایه در»داری کتابش تحت عنوان

بات حقانیت برداشت ما از بحث صورتآقای گرفته .(است از آن گذشته برای ٢۴۵-٢٣٧اث

یعنی اینکه گویا تنها راه نجات در–از اینجا، کافی است به بررسی نهایی .ن-.اونایشان

.بپردازیم این نتیجه گیری مشکل–آقای مربوط به تحقق ارزش اضافی، بازار خارجی است

وجهی نشان می دهد که در)ایشان واقع تکرار همان نتیجهٔ آقای (.و.و به .ن-.اونبارزترین

نه [موضوع] تحقق محصول در جامعهٔ سرمایه‌داری یعنی) تئوری بازار (داخلی و نه نقش

.اند آیا واقعاً در کشاندن پای بازار خارجی به بازارمسئلهٔ خارجی هیچکدام را درک نکرده

آن جزء تحققدیگر حتی ذره ای عقل بکار رفته است؟ مسئلهٔ تحقق عبارت از چگونگی یافتن

محصول است که در بازار هم از نظر ارزش سرمایهٔ) ثابت، سرمایهٔ متغییر و ارزش

(اضافی و هم از نظر شکل مادی آن وسایل) تولید و اقالم مصرفی، مشخصاً وسایل معاش و

(تجملی جایگزین هر یک از اجزاء تولید سرمایه‌داری می .گردد بدیهی است که در اینجا

یستی کنار گذاشته شود زیرا به میان کشیدن آن نه تنها یک سر سوزن هم بازاربه خارجی با

حل مسئلهٔ مزبور کمک نمی کند بلکه با تسری مسئله از یک کشور به چند کشور باعث به

راه« رهایی از وجود.ن-.اونکه»مشکل آمدن اشکالات دیگر هم می .گردد همان آقای

چنین اند،استدلال در مورد دستمزد تحققفتهبطورمثال ارزش اضافی را تجارت خارجی یا

می :نمایند همراه با آن قسمت از محصول سالیانه که تولیدکنندگان بی واسطه، کارگران، به

تنها آن قسمت از وسایل معیشت را می توان از صورت»گردش دستمزد دریافت می دارند

.( سؤال خارجشد)«ص٢٠٣اینجاست کرد که از لحاظ ارزش برابر مجموع کل دستمزدها با

که اقتصاددان ما از کجا می داند سرمایه داران یک کشور مفروض درست همانقدر و درست

الزمست– به خوانندگان امروز خود یادآور شویم که آقای بولگاکوف نیز نظیر آقایان استرووه و *توگان

سعی می کردند مارکسیست کرات١٨٩٩.باشند از آنها نقل قول خواهیم آورد، بارانوفسکیدر که بعدا به

بیرون آمده، تبدیل به منقدین«اقتصاددانان اکنون»مارکس همه آنها با احتیاط هر چه تمام تر از صف

یادداشت«)لنین١٨(( بر چاپ بورژوائی).اند»دوم تمام و عیار شده

همان کیفیت وسایل معیشتی را تولید خواهند کرد که توسط دستمزدها قابل تحقق باشد؟ از کجا

د به این میاطالع داند که بازار خارجی ربطی به این قضیه .ندارد بدون شک ایشان نمی توان

زیرا در مبحث لذا–تحقق مسئلهٔ بازار خارجی را بسادگی قلم گرفته دست–است یابد

سرمایهٔ متغییر چیزی که حائز اهمیت می باشد جایگزینی یک جزء محصول توسط جزء

دیگر می باشد نه آنکه این جایگزینی در یک کشور صورت می گیرد یا در چند .کشور به

که به مبحث ارزش اضافی مربوط می شود ایشان از قائل شدن این هرشرط جهت تا آنجا

الزم اجتناب ورزیده، با به میان کشیدن پای بازار خارجی عمال از حل مسئلهٔ مورد بحث

طفره می .روند فروش محصول در بازار خارجی، یعنی یافتن معادلی برای آن جزء از

دیگری از محصول سرمایه‌داری محصولکه که به فروش می رود، [یعنی] یافتن جزء

جایگزین جزء اول گردد، خود احتیاج به توضیح .دارد به این دلیل است که مارکس می‌گوید

بایستی«، کامال کنار گذاشته در»شود بررسی مسئلهٔ تحقق، بازار خارجی، تجارت خارجی،

انهٔ دخالتمحصولات دادن تجارت خارجی در تجزیه و تحلیل ارزش تجدید شدهٔ زیرا»سالی

... تنها میتواند باعث مغشوش شدن آن گردد، بدون بدست دادن سرنخ جدیدی از مسئله یا از

گمان می کنند که .(.ن-.اونبا آقایان .و.و ،۴۶٩)(١٩و حل»)«سرمایه«،ج٢ص آن

برشمردن اشکالات تحقق ارزش اضافی، تحلیل عمیقی از تضادهای سرمایه‌داری به دست

لی در واقع تحلیل آنها از تضادهای سرمایه‌داری بسیار سطحی است، زیرا میاگر .دهند و

تحقق و بحرانها و غیره ناشی از آن صحبت کند بایستی کسی»اشکالات«اذعان بخواهد از

که نه تنها با ارزش اضافی بلکه با کلیهٔ اجزاء تولید سرمایه نماید»اشکالات«–داری که این

نه فقط ممکن، بلکه اجتناب ناپذیر نیز می .باشند اینگونه اشکالات در–به رابطه می باشند

های مختلف تولید نه تنها هنگام تحقق ارزش اضافی علتبلکه توزیع نامتناسب در میان شاخه

هنگام تحقق سرمایه متغییر و ثابت، هنگام تحقق نه تنها محصول متشکل از اقالم مصرفی

ز وسایل تولید نیز همواره پدید می .آیند تولید بلکهسرمایه هنگام تحقق محصول متشکل ا

داری، یعنی تولید توسط تولیدکنندگان جدا از هم برای بازاری جهانی که نزد آنها ناشناخته

و بحرانها است»اشکالات«.باشد اصوال نمی تواند خالی از اینگونه

تماعی در نظراتجامعهٔ آدام اسمیت دربارهٔ تولید و گردش مجموع کل محصول ۵-اج

سرمایه‌داری و انتقاد مارکس به این نظرات

برای تفهیم درست تئوری تحقق الزمست از آدام اسمیت شروع کنیم، که در این مبحث

بنیان گذار تئوری نادرستی است که تا قبل از مارکس سیطرهٔ بالمنازع خود را در اقتصاد

را تنها به دو جزء تقسیم می :کرد سیاسیسرمایهٔ حفظ کرده .بود آدام اسمیت قیمت کالاها

را در بهرهٔ«هم متغییر»سود«و»مالکانه به) اصطلاح وی (دستمزد و ارزش اضافی وی)

ادغام* نمی .کند و بنابراین عمال من حیث المجموع به سه جزء قائل (است

. مجموع کل

ان تعداد اجزاء کالاها،تقسیم یعنی کل محصول سالیانهٔ جامعه را نیز به همین ترتیب به هم

هر دو طبقهٔ جامعه، یعنی کارگران و نموده،»درآمد«سرمایه آنها را مستقیماً به حساب

داران** به) زعم اسمیت، کارگیران و (اربابان

می .گذارد

او به چه دلیلی جزء سوم، یعنی سرمایهٔ ثابت را از قلم می اندازد؟ با یقین به اینکه آدام

ین جزء آگاه بوده است، چنین می توان گفت که وی این جزء را نیز اسمیتمتشکل از وجود ا

از دستمزد و ارزش اضافی فرض کرده .است نحوهٔ استدلال وی در این باره بدین قرار

یک جزء از قیمت مثال ذرت صرف پرداخت بهرهٔ مالکانهٔ ارباب، جزء دیگر :است»صرف

مورد استفاده در تولید و جزء سوم دستمزدصرف یا معیشت کارگران و نگهداری از احشام

پرداخت سود زارع اجاره] دار [زمین می .شود ظاهراً این سه جزء، بالواسطه یا نهایتأ

مجموعهٔ قیمت غله را تشکیل می .دهند ممکن است چنین تصور شود که برای بازگرداندن

وسایل [کشاورزی، یا جبران استهلاک احشام بارکش و اجارهسایر دار سرمایهٔزمین زارع ]

جزء چهارمی هم ضروری .باشد ولی بایستی در نظر داشت که خود قیمت هر یک از وسایل

یعنی) بهرهٔ مالکانه، کشاورزی«سود نظیر اسب بارکش، از همان سه جزء تشکیل یافته است

بنابراینپرداخت اگر چه قیمت غله می تواند هم قیمت و هم نگهداری اسب و.»را (دستمزد

خود به سه جزء بهرهٔ مالکانه، کار بانهایتأو این حال تمام قیمت هنوز بالواسطه کند،یا

سود«*** تجزیه می شود

دلیل می»وی حیرت«.خواند .»آور مارکس این تئوری اسمیت را

.( اسمیت ،٣۶۶)(٢٠ما «ج٢ص تشکیل) یافته تنهااست از تکرار همان ادعای سابق وی

حواله**** می ازدست«دهد این دست به را»آن

.( اسمیت به هنگام بیان اینکه )٢١قیمت

فراموش می کند این را هم به،اضافه همان سه جزء تجزیه می ابزارخودشود کشاورزی،

کند که قیمت] [مزبور به قیمت وسایل تولید مورد استفاده در ساختمان این ابزار نیز تجزیه

ثابت سرمایه در قیمت محصول توسط اسمیت .و) دخالت ندادن اشتباه آمیز میجزء شود

(اخالفش ناشی از تصور نادرست آنان از انباشت در اقتصاد سرمایه اقتصاددانانداری،

یعنی گسترش تولید، تبدیل ارزش اضافی به سرمایه است. در اینجا هم اسمیت با فرض

تبدیل–ًتماما شده یعنیاست آن جزئی که به آنکه–سرمایه جزء انباشت شدهٔ ارزش اضافی

و حال به–آنکه مصرف کارگران مولد می رسد، یعنی تماماً در دستمزدها منظور می گردد

در واقع امر جزء انباشت شدهٔ ارزش اضافی صرف سرمایهٔ ثابت ابزار) تولید، مواد خام و

نتقاد سرمایهٔاز ثابت را از قلم می .اندازد مارکس در (کمکی–ا به اضافهٔ دستمزد می شود

،٧۵کتاب نوشتهٔ١٨٠١،ج١ص آدام اسمیت، چاپ تفحصیلل«چهارم، در ماهیت و علل ثروت *»م

دربارهٔ علل بهبود نیروهای مولدهٔ کار و ترتیب توزیع طبیعی محصول آن در میان اقشار :اول»مختلف

ترجمهٔ روسی بی بی کوف سن) دربارهٔ.«پترزبورگ، اجزاء متشکل قیمت ،۴،»کالاها مردم«ف

،١٧١. ١٨۶۶،(ج١ص

،١٧۴. ترجمهٔج١ص مج١،ص٧٨روسی، **م،

،١٧١. ترجمهٔج١ص ،٧۶-٧۵روسی، ***همانجا،ج١ص

،۶١٢. چاپ دوم، ****ج١ص

این»سرمایه«بخش)٧، نظر اسمیت و) همچنین ریکاردو، میل و (دیگران در جلد اول

استنباط غلط ،٢،»اقتصاد تبدیل«ق ارزش اضافی به ،٢٢،»سرمایه انباشت«ف »سرمایه

،٢»نشان چنین بیان می دارد که در سیاسی(«جلد از تجدید تولید رو به افزایش تصاعدی

احکام جزمی آدام اسمیت که به تمام اخالف وی به ارث رسید، مانع از آن خواهیمشد داد که

که)«ج اقتصاد سیاسی حتی ابتدائی ترین مکانیسم پروسهٔ تجدید تولید اجتماعی را درک کند

.( آدام اسمیت به این دلیل مرتکب این اشتباه گردید که وی ارزش محصول ١،۶١٢)(٢٢را

اه :گرفت شکی نیست که ارزش تازه ایجاد شده خود به باسرمایهٔ ارزش تازه ایجاد شده اشتب

متغییر و ارزش اضافی تجزیه می شود حال آنکه ارزش محصول علاوه بر این دو جزء

حاوی سرمایهٔ ثابت هم است. مارکس پیشتر در تجزیه و تحلیل ارزش، به هنگام تفکیک

کار مفید که ارزش از کارقبل انتزاعی، که موجد ارزش جدید است، از کار مشخص،

موجود را در قالب جدیدی از یک محصول مفید تجدید تولید می کند، از روی این اشتباه پرده

برداشته٢٣.( )است

توضیح پروسه تجدید تولید و گردش کل سرمایهٔ اجتماعی در حل مسئلهٔ درآمد ملی یک

ام اسمیت به هنگام حل جامعهٔو سرمایه‌داری ضرورت خاصی .دارد بسیار جالب است که آد

که سرمایهٔ ثابت را جزئی از فصل–کل مسئلهٔ درآمد ملی، دست از سر تئوری نادرست خود

درآمد ناخالص تمام سکنهٔ یک برمی»کشور محصول–.دارد کشور به حساب نمی آورد

بزرگ دربر گیرندهٔ تمام محصول سالانهٔ کار و زمین آنها می باشد؛ درآمد خالص آنها شامل

اوال برایشان؛سرمایهٔ باقی می هایماند آننگهداری بخشی است که بعد از کسر هزینه

یا آنچه که بدون دست بردن به سرمایهٔ آنان می و؛تواند ثانیاً سرمایهٔ درگردش استوار؛شان

به حساب سرمایهٔ ذخیره برای مصرف بالواسطه شان منظور شود، یا صرف معیشت،

ماهیت انباشت و .آ»استفاده اسمیت، کتاب ثروت«دوم، راحتید»)«ملل و تفریحات آنان گرد

.( به این ترتیب آدام ،٢١اسمیت .٢ص ترجمهٔ روسی ،١٨ج ،٢ص ،٢ج از«ف سرمایه

با بیان اینکه کل محصول کشور به سه جزء دستمزد، سود و بهرهٔ مالکانه یعنی درآمد

یکن در مورد درآمد ناخالص (خالص)جامعه، تجزیه می شود، سرمایه را دخالت نمی دهد؛ ل

سرمایه را دخالت داده آنرا از اقالم مصرفی =) درآمد (خالص تفکیک می .کند این همان

تضادیسرمایهدر است که بر سر آن مارکس مچ آدام اسمیت را می :گیرد اگر جزء

وجود»سرمایه«،ج٢، داشته باشد؟ موجوددرآمد.ک.ر) نیست، چطور میتواند محصولدر

.( آدام اسمیت در اینجا بدون آنکه خود متوجه باشد، برای ارزش کل ص٣۵۵)(٢۴محصول

قائل می نه–.شود تنها سرمایهٔ متغییر و ارزش اضافی، بلکه سرمایهٔ ثابت سه–نیز جزء

آدام اسمیت در ادامه با تفاوت بسیار مهم دیگری برمی خورد، یکی از پراهمیت ترین آنها در

هیچ یک از مخارج مربوط به حفظ سرمایهٔ استوار، ًمحققا .ق» وی می تئوریگوید تحق

نبایستی در محاسبهٔ درآمد خالص جامعه منظور .گردند نه مواد الزم برای پشتیبانی از

نه محصول کار ماشینهالازم و ابزار تجارتی سودمند و ساختمانهای سودمند آنها و غیره، و

قالب مورد نیاز، هیچ یک سهمی در تشکیل این آن[درآمد] مواد برایدر پرداخته کردن

. البته قیمت کار مربوطه شاید جزئی از آنرا تشکیل بدهد؛ نمیزیرا تواند داشته باشد

کارگرانی که برای انجام این مقاصد استخدام می شوند، ممکن است تمام ارزش دستمزد خود

لیکن در مورد ور.«انواع رانمایند به حساب سرمایهٔ ذخیره برای مصرف مستقیم خود منظ

به حساب این سرمایه ذخیره] (کار»محصول)«(کار»برای و دیگر»قیمت)«هم کار، هم

مصرف [مستقیم می رود، بطوری که قیمت کار به حساب سرمایه] ذخیره برای مصرف

[مستقیم و محصول کار به حساب سرمایهٔ] ذخیره برای مصرف [مستقیم دیگران وارد می

.آ) اسمیت، .(همانجا در اینجا پرتو ضعیفی از لزوم شناسائی دو نوع کار به چشم شود«می

:خورد یکی آن کاری که اقالم مصرفی را تولید می کند و لذا می تواند به حساب درآمد

ماشینها«– و ابزار مفید تجارتی ... ساختمان و خالص»غیره منظور شود، و دیگری آنکه

تولید می .نماید از این صرف–تا مصارف شخصی نمی یعنیشوند اقالمی که هیچگاه

مرحلهٔ– قبول این مطلب که توضیح [مسئلهٔ] تحقق مطلقاً مستلزم تفکیک دو نوع مصرف

از یکدیگر می یعنی–باشد، مصرف شخصی و مصرف مولد =) بازگرداندن آن به (تولید

ت حذف) سرمایهٔ ثابت از یکارزش قدم بیشتر فاصله .نیست با تصحیح این دو اشتباه اسمی

محصول و اشتباه گرفتن مصرف شخصی با مصرف (مولد مارکس موفق به تدوین تئوری

درخشان خود در زمینهٔ تحقق محصول اجتماعی در جامعهٔ سرمایه‌داری .گردید

همهٔ* اقتصاددانان بعد از اسمیت و قبل از مارکس به تکرار همان خطای

آدام اسمیت

یک قدم هم نتوانستند به جلو .بردارند ما بحث دربارهٔ سردرگمی ناشی از پرداختهاین و لذا

اشتباه را که حاکم بر تئوریهای مربوط به درآمد شده است، به صفحات بعد موکول می .کنیم

در جدلی که بر سر امکان اضافه تولید کالاها بین ریکاردو، سه، میل و دیگران از یک

المرز، کیرشمان و غیره از طرف دیگر درگرفت، هر طرفدو و مالتوس، سیسموندی، چ

طرف به تئوری نادرست اسمیت اقتدا نمودند و در نتیجه همچنان که آقای .س بولگاکوف به

با توجه به مفروضات کاذب و فرمول بندی ناصحیح خود درستی»مسئله، متذکر می شوند،

نخواهد٢١، آورد م) م اینص مشاجرات چیزی بجز لفاظی توخالی و ادیبانه به بار

،۴٠۴- بارانوفسکی،١٨٩۴ص سن ،–پترزبورگ، اثر بحرانهای«توگان صنعتی و »غیره

ای از این لفاظی ٣٧٧نمونه.(است

تئوری(رئالیزاسیون) مارکس دربارهٔ ۶-تحقق

از آنچه در بالا گفته شد خود بخود چنین نتیجه گیری می شود که مفروضات اصلی ای که

ری مارکس بر پایهٔ آنها استوار گردیده شامل دو قضیهٔ زیر .است یکی آنکه کل تئومحصول

یک١-سرمایهٔ کشور سرمایه‌داری نظیر محصول فردی، متشکل از سه جزء زیر می :باشد

ارزش .اضافی این قضیه برای کسانی که با تجزیه و سرمایهٔ٣-تحلیل متغییر ثابت،٢-و

تمام محصول زمین و کار کلیهٔ کشورها به سه بخش تقسیم می :شود مثال»یک ریکاردو معتقد بود *که

، ترجمهٔ می»)«آثار«زی بخشیابد به دستمزد، یک بخش به سود و بخش سوم به بهرهٔ مالکانه اختصاص

،٢٢١.( بر،١٨٨٢ص سن پترزبورگ،

مارکس آشنایی دارند احتیاج به د»سرمایه«توضیح اول پروسهٔکتاب تولید سرمایه در جل

.ندارد قضیهٔ دوم عبارت از آنست که ما بایستی بین دو بخش تولید سرمایه‌داری تفاوت قائل

تولید اقالمی که به مصارف تولیدی می رسند؛ شویم؛–یعنی بخش) (اول تولید وسایل تولید

ه مصرف افراد بلکه به مصرف سرمایه می رسند؛ اقالمیو که نه به–ب تولید برمی گردند

بخش)»در (دوم تولید اقالم مصرفی، یعنی تولید اقالمی که به مصرف شخصی می .رسند

این تقسیم بندی به تنهایی معنای تئوریک بیشتری نهفته است تا در بحث و جدلهای گذشته بر

که برای تجزیه و تحلیل .(تجدید سؤال می بولگاکوف،)٢٧کنید م م سر«ص تئوری بازارها

تولید سرمایهٔ اجتماعی چرا حالا یک چنین تقسیم بندی محصولات بر حسب شکل طبیعی آنها

ضرورت پیدا کرده است، یعنی زمانی که تجزیه و تحلیل تولید و تجدید تولید سرمایهٔ فردی

محصول احتیاجی.ندارد به یک چنین تقسیم بندی نداشته و اصال کاری به مسئلهٔ شکل طبیعی

ما به چه مجوزی به خود حق می دهیم که پای مسئلهٔ شکل طبیعی محصول را به معرکهٔ

که تماماً مبتنی بر ارزش مبادلهٔ محصول می بررسی–باشد تئوریک اقتصاد سرمایه‌داری

بکشانیم؟ حقیقت جریان آن است که به هنگام تجزیه و تحلیل تولید سرمایهٔ فردی –مسئلهٔ

نگی فروش محصول و مکان و چگونگی خرید اقالم مصرفی توسط کارگران مکانو و چگو

وسایل تولید توسط سرمایه داران به دلیل آنکه کمکی به تجزیه و تحلیل مزبور نمی کند و

هیچگونه ارتباطی با آن ندارد مورد توجه قرار .نگرفت آنچه که بایستی مورد بررسی قرار

صر تولید و نتایج تولید .بود به هر صورت میاکنون گرفت عبارت از ارزش تک تک عنا

سئوال این :است کارگران و سرمایه داران اقالم مصرفی خود را از کجا خواهند آورد،

سرمایه داران وسایل تولیدشان را از کجا تهیه خواهند کرد، چگونه محصول تمام شده کلیهٔ

شد؟ در نتیجه ما نه تنها اینبا تقاضاها را برخواهد آورد و موجب گسترش تولید خواهد

( ،٣٨٩)(٢۵روبرو جایگزینی»)«سرمایه«،ج٢ص ارزش بلکه با جایگزینی جنس »نیز

می باشیم و لذا تفکیک محصولاتی که در پروسهٔ اقتصاد اجتماعی نقشهای کامال متفاوت ایفا

می کنند، بسیار ضروری می .گردد

ورده شوند، مسئلهٔ تحقق محصول بهاجتماعی مجرد آنکه این قضایای پایه ای به حساب آ

در جامعهٔ سرمایه‌داری دیگر اشکالی به وجود نمی .آورد اجازه بدهید نخست حالت تجدید

تولید ساده را در نظر بگیریم، یعنی تکرار پروسهٔ تولید در مقیاس پیشین اش، بدون .انباشت

الب اقالم مصرفی بدیهیستموجود که سرمایهٔ متغییر و ارزش اضافی در بخش دوم که) در ق

می (باشد از طریق مصرف شخصی کارگران و سرمایه داران این بخش تحقق می یابند

زیرا) در تجدید تولید ساده چنین مفروض است که ارزش اضافی تمامأ به مصرف می رسد و

هیچای جزئی از آن به سرمایه تبدیل نمی .(گردد دیگر اینکه سرمایهٔ متغییر و ارزش اضافه

ه در قالب وسایل تولید موجود می باشد بخش) (اول برای آنکه به تحقق برسند، بایستی کبا

اقالم مصرفی برای سرمایه داران و کارگران مشتغل به امر ساختن وسایل تولید، مبادله

.گردند از طرف دیگر سرمایهٔ ثابتی که در قالب اقالم مصرفی موجود می باشد بخش) (دوم

حقق برسد مگر آنکه با وسایل تولید مبادله گردد تا مورد استفادهٔ تولید همسال نمی تواند به ت

بعد قرار .گیرد به این ترتیب بین سرمایهٔ متغییر و ارزش اضافی موجود در وسایل تولید از

ای صورت یکمی طرف و سرمایهٔ ثابت موجود در اقالم مصرفی از طرف دیگر مبادله

در بخش وسایل (تولید به این طریق وسایل امرار گیرد؛معاش کارگران و سرمایه داران )

خود را به دست می آورند، حال آنکه سرمایه داران در) بخش اقالم (مصرفی محصول خود

را فروخته، سرمایهٔ ثابت برای تولید بیشتر کسب می .کنند در حالت تجدید تولید ساده، اجزاء

غییر و ارزش اضافی موجود در وسایل موردتولید مبادله بایستی برابر :باشند جمع سرمایهٔ مت

بایستی با سرمایهٔ ثابت موجود در اقالم مصرفی برابر .باشد حال آنکه اگر ما حالت تجدید

تولیدی را در نظر بگیریم که به مقیاس تصاعدی افزایش می یابد، یعنی توأم با انباشت، مقدار

وسایل [تولید از مقدار دوم اولیعنی] یعنی] جمع سرمایهٔ متغییر و ارزش اضافی موجود در

سرمایهٔ ثابت موجود در اقالم [مصرفی بایستی بزرگتر باشد، زیرا بایستی مازادی از وسایل

.بشود اجازه بدهید به همان تجدید تولید تولیدبیشترساده در دسترس باشد تا صرف تولید

جود در وسایل .برگردیمتولید هنوز یک جزء دیگر محصول اجتماعی یعنی سرمایهٔ ثابت مو

به تحقق نرسیده .است قسمتی از این جزء از طریق انجام مبادله در میان سرمایه داران همین

بخش تحقق می یابد مثال) ذغال سنگ با آهن مبادله می شود زیرا هر یک از این محصولات

لید مادهمثال) یا وسیلهٔ الزم در تولید (دیگریست و قسمت دیگر از طریق ورود مستقیم در تو

ذغال سنگ استخراجی که برای استخراج ذغال سنگ توسط همان شرکت مورد استفاده قرار

گیرد؛ یا غله در کشاورزی و .(امثالهم همانطور که دیدیم، بسان انباشت، نقطهٔ آغازش

ی از وسایل تولید میباشد که) از ارزش اضافی سرمایه داران این بخش برداشته مازادمی

که همچنین تبدیل بخشی از ارزش اضافی موجود در اقالم مصرفی به ،(شودسرمایه مازادی

نیز ایجاب می .کند به نظر ما بررسی جزئیات چگونگی ترکیب این تولید اضافی با راتجدید

تولید ساده زائد .است بررسی بخصوص تئوری تحقق وظیفهٔ ما نیست و آنچه تا اینجا بیان شد

ان نارودنیک را آشکار کند و ما را قادر به تحصیل نتیجه کافیستگیریهای تا اشتباه اقتصاددان

تئوریک* ویژه ای در مورد بازار داخلی .بنماید

نتیجه گیری عمدهٔ ما از تئوری تحقق مارکس در زمینهٔ مسئلهٔ مورد نظر، یعنی بازار

از بابت داخلی،وسایل به قرار زیر :است تولید سرمایه‌داری و نتیجتاً بازار داخلی آنقدر که

تولید رشد می کند از بابت اقالم مصرفی توسعه نمی .یابد به عبارت دیگر افزایش وسایل

تولید از افزایش اقالم مصرفی پیشی می .گیرد عمال دیدیم که سرمایهٔ ثابت موجود در اقالم

که به بررسی مفصل انباشت، تقسیم اقالم مصرفی به اقالم مورد .ک.ر٣)٢۶(ج٢»سرمایه«نیاز *ب

و تجملی، گردش پول، استهلاک سرمایهٔ ثابت و غیره می .پردازد به خوانندگانی که دسترسی به جلد دوم

توصیه می کنیم تشریح تئوری تحقق مارکس را که توسط بولگاکوف در کتاب »سرمایه«ندارندنامبرده

در فوق صورت گرفته است مطالعه .نمایند کار آقای بولگاکوف در این زمینه رضایت بخش تر از کار

( می باشد که در تدوین نظرات ،۴٣٨-۴٠٧خود بحرانهای«ص آقای–بارانوفسکی»)صنعتی توگان

های مارکس کرده و تئوریهای وی را به طرزی شایسته تشریح یارننموده مهجوری از استنباطگفته بس

، سن مبانی«پترزبورگ، اقتصاد .است»)سیاسی کار آقای بولگاکوف بر تشریحات آقای اسکوورتسف.ا

که در مورد مسائل پر اهمیت سود و بهرهٔ مالکانه نظریات نادرستی ارائه ،٢٩۵-٢٨١(–می ١٨٩٨ص

رجحان دهند–.دارد

مصرفی بخش) (دوم با سرمایهٔ متغییر + ارزش اضافی موجود در وسایل تولید بخش) (اول

ادله می .گردد به هر حال سرمایهٔ ثابت مطابق قانون عام تولید سرمایه‌داری از مبسرمایهٔ

متغییر رشد سریع تری .دارد لذا سرمایهٔ ثابت موجود در اقالم مصرفی بایستی از سرمایهٔ

متغییر و ارزش اضافی موجود در اقالم مصرفی افزایش بیشتری داشته باشد، در حالیکه

ر وسایل تولید بایستی سریع ترین رشد را داشته، هم از افزایش سرمایهٔسرمایهٔ ثابت موجود د

+)متغییر ارزش (اضافی موجود در وسایل تولید و هم از افزایش سرمایهٔ ثابت موجود در

اقالم مصرفی سبقت .بگیرد در نتیجهٔ این امر، آن بخش از تولید اجتماعی که مبادرت به تولید

ز بخش دیگر تولید اجتماعی که مبادرت به تولید اقالم وسایلمصرفی تولید می کند، بایستی ا

می کند رشد سریع تری داشته .باشد بنابراین رشد بازار داخلی برای سرمایه‌داری تا حدی

از رشد مصرف شخصی بوده، و غالبأ از بابت مصرف مولد بوقوع می »مستقل«.پیوندد

معنای آن بگیریم که مصرف مولد کامال راجدا ولی»استقالل«به اشتباه خواهد بود اگر این

از مصرف شخصی می :باشد مصرف مولد قادر است و بایستی هم از مصرف شخصی رشد

پایان می (پذیرد ولی الزم سریع»استقاللش«به تری داشته باشد و) درست در همینجا

توضیح نیست که مصرف مولد در تحلیل نهایی از مصرف شخصی جدایی ناپذیر .است

( که بین سرمایهٔ ثابت ،٣و دیدیم٢ف مارکس...»کتاب) در این رابطه چنین می :گوید

منظور) مارکس سرمایهٔ ثابت موجود در سرمایهٔ«...وسایل ثابت، گردشی دائمی رخ میدهد

این در ابتدا تولیدیست»از که از طریق مبادله میان سرمایه داران همان بخش تحقق می .(یابد

قل می باشد، زیرا هیچگاه داخل آن نمی .شود مع الوصف این مصرفمصرف شخصی مست

بطور قطع آنرا محدود می کند، زیرا سرمایهٔ ثابت هیچگاه بخاطر صرف به وجود آمدن

خود، تولید نشده بلکه تنها به این خاطر تولید می شود که مقدار بیشتری از آن مورد احتیاج

به»)«سرمایه«،ج٣، مصرف شخصی می هاییرسد از تولید است که رشتهمحصولاتشان

ترجمهٔ٢۴٢)(٢٧.( روسی، ،٢٨٩ص ب١ص

این ازدیاد مصرف سرمایهٔ ثابت چیزی نیست جز مرحلهٔ بالاتری از توسعهٔ نیروهای مولده

در حال توسعهٔ وسایل«سریع، که»تولید بر حسب ارزش مبادله بیان گردیده است، زیرا

ابزار کار، ابنیه و کلیهٔ انواع دیگر لوازم مربوط به تولید عمدتابزرگ ً از مواد، ماشین آلات،

خصوصاً ماشین آلات تشکیل می .یابد بنابراین کامال طبیعی است که تولید سرمایه‌داری نیز

که موجب توسعهٔ نیروهای مولدهٔ جامعه می شود و تولید در مقیاس بزرگ و –صنعت

آن بخش از ثروت اجتماعی که شامل ازوسایل طریق گسترش ماشینی–خاص را میآفریند

علیرغم یعنی)»نظر در تولید وسایل در«(تولید این تولید»حالت می شود، مشخص گردد ...

سینیور، آنچه جامعهٔ سرمایه‌داری را از جامعهٔ اهل توحش متمایز می کند، امتیاز و ویژگی

مصرف گاه و بیگاه کاری وحشیانکه دایر به مصرف گاه و بیگاه کار خود نمی باشد، یعنی

موجب تحصیل هیچگونه محصول قابل تجزیه قابل) (مبادله به درآمد، یعنی اقالم مصرفی

.نباشد ابداً چنین .نیست وجه تمایز این دو به قرار دیگریست که در زیر آورده می :شود

د و) (الفدر جامعهٔ سرمایه‌داری بیشتر کار سالیانهٔ موجودش را در تولید وسایل تولی

نتیجه در تولید سرمایهٔ ی(ثابت بکار می اندازد که قابل تجزیه به درآمد در قالب دستمزد یا

ارزش اضافی نبوده، بلکه تنها به عنوان سرمایه می تواند عمل .کند

(ب وقتی که یک وحشی مبادرت به ساختن کمان، تیر، پتک سنگی، تبر، سبد و امثالهم می

د که وقت خود را صرف تولید اقالم مصرفی نکرده، بلکه به کند،این خیلی خوب می دان

ترتیب»)«سرمایه«،ج وسایل تولید مورد احتیاج خود را انباشت کرده است و نه چیز دیگر

از اطالع«رابطهٔ بسیار با .(»ارزش ترجمهٔ٣٣٣)(٢٨این روسی، ،۴٣۶ص ٢ص

اتی سرمایه‌داری که شخصذمناسبات با تولید، در جامعهٔ سرمایه‌داری به دلیل فتیشیسم

به سبب تبدیل کلیهٔ محصولات به کالایی که برای یک مصرف اجتماعی–کنندهٔ انسانها را

در قالب نامعلوم–روابط تولید می شود و موکول به تحقق در بازاری نامعلوم می گردد

فرد موجودسرمایه میان محصولات می نمایاند، از دست رفته .است و از آنجا که برای فرد

همهٔ جنسی–محصولات را که تولید می کنند، کوچکترین تفاوتی برایشان داران،نوعندارد

تئوریسینهای اقتصاددان مزبور در رابطه با تمام می–جامعه برایشان»درآمد«کنند ایجاد

یک چنین برداشت سطحی و شخصی از قضیه نموده، با این عمل خود مانع از آن گردیدند که

ی از پروسهٔ تجدید تولید کل محصول اجتماعی در اقتصاد سرمایه‌داری سر در کس.بیاورد

توسعهٔ تولید و) در نتیجه توسعهٔ بازار (داخلی بیشتر از بابت وسایل تولید، متناقض به نظر

تولید« همچون سرانجامی در می»خود آید و بدون شک تضادی در خود .دارد آن همانا

نی گسترش تولید بدون گسترش مصرف مرتبط با .آن این تضاد واقعی–یععبارت می باشد

از تضاد در تئوری نبوده، بلکه تضاد در زندگی واقعی است؛ این تضاد از نوع تضادیست که

به خود ماهیت سرمایه‌داری و تضادهای دیگر این سیستم اقتصاد اجتماعی منطبق .است این

آن است که با رسالت تاریخی سرمایه‌داری گسترشمرتبطبهو تولید بدون گسترش مصرف

بنیاد اجتماعی خاص آن انطباق پیدا می :کند اولی رسالت] تاریخی سرمایه [داری عبارتست

های ازمردم رشد نیروهای مولدهٔ جامعه؛ آخری بنیاد] اجتماعی خاص [آن مانع استفادهٔ توده

بسط نامحدود تولید که ازذاتی این دستاوردهای تکنیکی می .گردد در بین کشش به سمت

های مردم محدود) از جهت موقعیت پرولتری سرمایه(آنها داریست و مصرف محدود توده

تضادی انکار ناپذیر نهفته .است این درست همان تضادیست که مارکس در احکام مربوطه

بیانمینهٔ می کند؛ احکامی که ورد زبان نارودنیکهاست و قرار است مؤید نظرات آنان در ز

تحلیل رفتن بازار داخلی و خصوصیت غیر مترقی سرمایه‌داری و غیره و غیره .باشد در

تضاد موجود در شیوهٔ تولید اینجا»سرمایه به ذکر برخی از این احکام مبادرت می :نمائیم

:داری کارگران به مثابهٔ خریداران کالاها برای بازار اهمیت .دارند لیکن به عنوان

جامعهٔ سرمایه‌داری سعی دارد که آنها را یعنی–در نیروی فروشندگانخود–کار کالای

،٣٠٣)(٢٩.( «سرمایه«،ج٢ص پائین») ترین قیمت ممکنه نگهدارد

های مختلف تولید و شرایطقدرت تحقق به وسیلهٔ رابطهٔ متناسب موجود میان ...»شاخه

ل بیشتری پیدا کند، .به ولی هر قدر درجهٔ تولید مصرف…تکام جامعه محدود می گردد

همان اندازه نیز با مبانی باریکی که شرایط مصرف بر پایهٔ آنها استوار است در اختالف می

که در محدودهٔ آن حفظ و .(حدودیخود ،٢٢۶-٢٢۵)(٣٠» افتد«همانجا،)ج٣،١ص

افزائیت ارزش سرمایه که مبتنی بر سلب مالکیت و فالکت زدگی خیل عظیم تولیدکنندگان اس

این حدود و ثغور دائماً با روشهای تولیدی که سرمایه برای تنها–انجام می تواند نوسان نماید

مقاصد خود مورد استفاده قرار می دهد، در تضاد می .افتد این روشهای تولید به سمت

گسترش نامحدود تولید، به سمت تولید به عنوان سرانجامی برای خود، و به طرف توسعهٔ

شرط بارآوری اجتماعی کار ... حرکت می .کند به همین دلیل، شیوهٔ تولید بدونسرمایه قید و

داری عبارت از یک وسیلهٔ تاریخی برای رشد نیروهای مادی تولید و ایجاد بازار جهانی

مقتضی و در عین حال یک کشمکش دائمی بین این وظیفهٔ تاریخی و مناسبات تولید اجتماعی

علت .(غائی ترجمهٔ١٩۴)(٣١» روسی، ،٢٣٢ص «ج٣،١ص مربوطهٔ) خود می باشد

ها در مقابل گرایش تولید تمامسرمایه بحرانهای واقعی همواره در فقر و مصرف محدود توده

داری به رشد نیروهای مولده نهفته است؛ بطوری که گویی حد و مرز نهایی آنها را تنها

نیروی«* مصرف کنندگی مطلق جامعه تعیین می کند

ترجمهٔ روسی )ج٣،٢،ص٢١ص

.( کلیهٔ این احکام مبین تضادی می باشند که ما ذکر کردیم، یعنی تضاد بین ٣٩۵)(٣٣کشش

و** نه چیز نامحدود–دیگر به گسترش تولید و مصرف محدود

. هیچ عملی مذبوحانه تر از

چنین نتیجه بگیریم که مارکس امکان آن»سرمایه«تحقق نخواهد بود که از این عبارت

رزش اضافی را در جامعهٔ سرمایه‌داری قبول نکرد و اینکه وی بحرانها را ناشی از اکمی

مصرف می داند و قس .علیهذا تجزیه و تحلیل مارکس در مورد تحقق نشان داد که گردش

موجود بین سرمایهٔ ثابت و سرمایهٔ ثابت به وسیلهٔ مصرف شخصی بطور قطع محدود می

( را نیز نشان داد؛ صلت»محدودیت)«٣۴نشان حقیقی شود؛این ولی همین تجزیه و تحلیل خ

داد که اقالم مصرفی در مقایسه با وسایل تولید در ایجاد بازار داخلی نقش غیرعمده را ایفا

می .نمایند علاوه بر اینها هیچ چیز مهمل تر از آن نیست که از تضادهای سرمایه‌داری چنین

این همان عبارتی است که .اد برنشتاین معروف معروفیتی) از قماش هروس (تراتوس در کتاب *خود

( البته آقای فرصت طلب ما ،۶٧)(٣٢با نقل١٨٩٩ص می کند مفروضات«اشتوتگارت،) »سوسیالیسم

ده چنین اعالم می دارند پشتکه کردن به مارکسیسم و روی آوردن به اقتصاد بورژوایی کهنه، دست جنبان

تفاوت چندانی این»با مطلب حاکی از وجود تضاد در تئوری بحران مارکس می باشد و اینکه نظر مارکس

ی که در اینجا به چشم می خورد، تضاد .ندارد»تضاد«موجود در واقع تئوری«تنها بحران رودبرتوس

یی مذبوحانه و خودداری وی از پی بردن به بینکنه ادعای متکبرانهٔ برنشتاین از یک طرف و التقاط گرا

مفهوم تئوری مارکس از طرف دیگر است. میزان درک برنشتاین از تئوری تحقق از روی استدلال

واقعابایستی عجیب و غریب او پیداست، به این ترتیب که می‌گوید افزایش عظیم مجموعهٔ اضافه تولید

متمکن یا) بهبود وضع زندگی (کارگران باشد، زیرا خود برسرمایه افزایش تعداد بطورافراد قطع دلیل

تمامی اضافه تولید (»مصرف«نمی قادر آنها۵٢-۵١به !کذا) داران،»مستخدمین«ص و با اجازهٔ شما

یادداشت(« بر چاپ )!!باشند»دوم

جزیه و بارانوفسکیتحلیل در زمینهٔ اینکه مارکس با مطرح کردن این قضیه با نظر–ت آقای **توگان

سرمایه«در»میر داری و خود»بازار در مبحث تحقق در تضاد می افتد، درست نیست .ک.ر) مقالهٔ

.( در بررسی مارکس هیچ تضادی وجود ندارد، ،١٢٣زیرا ،۶ص زمین]١٨٩٨ش بوژی«،[خدا

ارتباط بین مصرف مولد و مصرف شخصی در تجزیه و تحلیل تحقق نیز نشان داده شده .است

این کار ممکن،–به غیر مترقی و غیره می نتیجهباشد بگیریم که سرمایه‌داری چیزی غیر

منزلهٔ فرار از واقعیتهای ناخوش آیند لیکن غیرقابل انکار به عرش اعالی رؤیاهای خیال

انگیز است. تضاد موجود میان کشش به سمت گسترش نامحدود تولید و مصرف محدود،

ادر– به بقاء و توسعه کهنیست بدون تضادهای خود به هیچ وجه تنها–ق تضاد سرمایه‌داری

ناست. تضادهای سرمایه‌داری مبین خصلت گذرای تاریخی آن می باشند و شرایط و علل

اضمحالل و تبدیل آنرا به شکلی عالی تر توضیح می دهند؛ ولی به هیچ وجه امکان پذیری

ابق سرمایهنفی داری یا خصوصیت مترقی آنرا در مقایسه با سیستمهای اقتصاد اجتماعی س

نمی* .کنند

تئوری درآمد ٧-ملی

ای هم به اهمیت آن بعددر از تشریح احکام اصلی تئوری تحقق مارکس، الزمست اشاره

ملی .بنمائیم همهٔ این مسائل، به ویژه آخری، تئوری»مصرف«،»توزیع«و»درآمد«تا

مبادرت به صحبت و امروزنوشتن واقعأ سنگ راه اقتصاددانان بوده .اند هر قدر آنها بیشتر

اند، به همان اندازه به سردرگمی ناشی از اشتباه اساسی آدام اسمیت دربیشتر اطراف آن نموده

.اند در اینجا به ذکر چند نمونه از این سردرگمی ها می افزوده:پردازیم

جالب است که مثال پرودون هم اساساً همان اشتباه را تکرار می کند، هر چند که وی

تئوری قدیمی مزبور را تا حدی به شکل دیگری بیان می .کند وی می :گوید

که)١٠٠٠٠ معرف تمام مالکین، سوداگران و سرمایه داران (است کار خود را »Aبا

فرانک شروع می کند و آنرا به کارگرانی پرداخت می کند که بایستی در ازای دریافت

پول خود را به این ترتیب تبدیل به کالا ازAمی دستمزد،آنکه محصولاتی تولید بنمایند؛ بعد

در خاتمهٔ یک سال، بایستی کالاهای مزبور را مجدداً کند،مثالبه در خاتمهٔ پروسهٔ تولید،

پول تبدیل .نماید وی این کالاها را به چه کسی می فروشد؟ شکی نیست که به کارگران، زیرا

طرف سرمایه داران و در طرف دردیگر در–یک جامعه فقط دو طبقه وجود دارند

اند که فرانککفاف دریافت .کارگران١٠٠٠٠نموده این کارگران با اینکه از بابت کار خود

مایحتاج١٠٠٠٠فرانک ضروری زندگی آنها را می کند، اکنون بایستی به هر حال بیش از

سودهای دیگری بهکه صورت بهره پرداختAو نمایند، یعنی آنها بایستی بابت مازادی که

در ابتدای سال به هوای دریافت آن شروع به کار کرده است چیزی پرداخت .نمایند کارگر

فرانک را تنها از طریق قرض کردن می تواند تأمین کند و در نتیجه روز این١٠٠٠٠به

روز بیشتر در گرداب قرض و فقر فرو می .رود لزوماً یکی از دو مورد زیر پیش می :آید یا

[واحد] مصرف کند یا کارگر [واحد]٩مزبور تولید می کند کارگر١٠باید با وجود آنکه

باید فقط دستمزد خود را به صاحب کار پرداخت نماید که در این صورت خود صاحب کار

سیسموندی« و سیسموندیستهای بومی خصلت–خودمان نمائی رومانتیسم مقایسه»اقتصادی شود *با

مجموعه«،ج٢–.(ویراستار .ک.ر)»آثار

دچار ورشکستگی و تنگ دستی می شود زیرا از بابت سرمایه، بهره ای دریافت نکرده است

، اثر٢ص .ک دی به»)«پرودون«پل، سهم خود آنرا پرداخت ونماید وی به هر حال بایستی

، فرهنگ«مسکو، علوم مقالات»سیاسی مستخرج ،»صنعت.«از نقل از ٢٠٠مجموعهٔ

،١٠١.( ١٨٩۶ص

همانطور–یعنی که خواننده مالحظه می کند در اینجا هم با همان مشکل روبرو می باشیم

با آن دست که.ن-.اونبه آقایان .و.و چگونگیی–و تحقق بخشیدن به ارزش اضاف

.گریبانند پرودون فقط آنرا به نحو خاصی بیان می .کند و این خصوصیت خاص فرمول بندی

اوست»اشکال«را که نارودنیکهای ما را بیشتر به او نزدیک می :کند آنها هم نظیر پرودون

بینند و به خرجشان نمی رود درکه تحقق ارزش اضافی به) زعم پرودون بهره یا (سود می

این سردرگمی مکتسبه از اقتصاددانان سابق، مانع از آن می شود که بتوانند تحقق نه تنها

آنها را»اشکال«در نیز توضیح بدهند، یعنی سرمایهٔاینکه ارزشثابت اضافی، بلکه تحقق

عدم درک کل پروسهٔ تحقق محصول در جامعهٔ سرمایه‌داری .است

پرودون به طعنه چنین می ابطه»تئوری«:گوید با مارکساین در ر

یعنی) تحقق محصول در پرودون«جامعهٔ عدم توانائی خود را در درک این »مطلب

با این فرمول بندی عامیانه برمال می :کند کارگر نمی تواند محصول خود سرمایه»را (داری

شده، در محصول منظور بازخریدگردیده کند، زیرا بهره ای که به قیمت تمام شده اضافه

که٣۵.( اشتباهاتی ترجمهٔ۶٩٨)(دارد روسی، ،٣٩٧ص است»)سرمایه«،ج٣ص

ای به نام فورکاد برعلیه پرودون می وپردازد، مارکس به نقل اظهارات اقتصاددان عامیانه

جنبهٔ به،عام درستی مشکلی را که پرودون به این صورت محدود مطرح می کسیکه»کند

کاد معتقد است که قیمت کالاها حاوی نه تنها چیزی بیشتر و بالاتر .از می«فور بخشد

بلکه حاوی آن جزئی نیز می باشد که جایگزین سرمایهٔ ثابت یعنی–می دستمزد–سود است

.گردد فورکاد به این ترتیب برخالف پرودون چنین نتیجه می گیرد که، سرمایه دار هم با سود

ازخرید کالاها نیست فورکاد) نه تنها مسئلهٔ مورد بحث را حل نمی کند خودبلکه قادر به ب

حتی به درک آن هم توفیق نمی .(یابد

رودبرتوس هم کمکی به حل مسئلهٔ مزبور نمی .کند وی با اینکه تأکید خاصی بر این تز

بهرهٔ«* مالکانه، سود سرمایه و دستمزد درآمد می می»باشند گذارد که

ز ،درک در عمل ا

عاجز می .ماند او بعد از بیان نظر خود دائر بر اینکه اگر صحیح»درآمد«اقتصاد مفهوم

را دنبال می کرد، چه وظایفی بر آن مترتب می بود م) م، روش«ص سیاسی»صحیحی

واقعی تکیه) علمملی«از ،(»اقتصاد به بحث دربارهٔ توزیع تولید ملی می ٢۶.پردازد

تی نشان داده باشد که چگونه یک جزء از کل تولید ملی رودبرتوس»بایسهمواره (است

سرمایهٔ مصرف شده در تولید یا سرمایهٔ مستهلک شده می شود، در صرفتأمینحالیکه

صرف برآوردن نیازهای مستقیم جامعه و اعضای آن درآمدمی جزءملی دیگر به عنوان

ا»علم« نشان داده باشد، .(لیکن هر چند علم واقعی بایستی این همانجا،٢٧ر گردد)«ص

و ژاکتسوف،١٨٧۵،ص٧٢.بعد اثر–برلن دکتر در«رودبرتوس تبیین مسئلهٔ *»اجتماعی

رودبرتوس چنین نمی .کند خواننده مالحظه می کند که او گفتهٔ آدام اسمیت را کلمه به کلمه

تکرار می کند، ظاهراً بدون درک آنکه این تازه شروع مسئله .است کدام کارگران سرمایهٔ

ه هم در این میباره کنند؟ محصول آنان چگونه تحقق می یابد؟ وی یک ملی»تأمین«کلم را

صحبت نمی .کند رودبرتوس در جمع بندی از تئوری خویش این) تئوری جدیدی که من در

( در قالب تزهای جداگانه نخست به مقابل٣٢شرح تئوریهای پیش از آن قرار می دهم، ص

همانطور) که می دانیم بنابراین«مقصود بهرهٔ توزیع»زمین محصول ملی می :پردازد

این»و اصطلاح آن چیزی است که معموأل ارزش اضافی نامیده رودبرتوس(میشود از

دستمزدها)«ص اجزائی می باشند که محصول تا آنجا که درآمد است، به آنها تجزیه میشود

حیاتی می :انداخت او یکهم مسئلهٔ .(فکربسیار این شرط بسیار مهم بایستی او را ٣٣به

از»برآوردن درآمد، اقالمی می باشند که در اکنونخدمت چنین اظهار داشت که مقصود او

قرار دارند؛ لذا محصولاتی وجود دارند که در خدمت مصرف نیازهای«شخصی مستقیم

قرار نمی .گیرند اینها چطور تحقق می یابند؟ اما رودبرتوس در اینجا هیچ ابهامی نمی بیند و

فاصله»تقسیم به بحث بهدربارهٔ زودی شرط مزبور را به دست فراموشی می سپارد و بال

و دستمزد،)۵٠-۴٩صفحات سود و بهرهٔ (زمین می پردازد محصولات«ص) به سه جزء

.(دیگر به این ترتیب رودبرتوس عمال به تکرار تئوری آدام اسمیت با آن اشتباه اساسی اش

هٔ مییک پردازد و در رابطه با مسئلهٔ درآمد هیچگونه توضیحی نمی .دهد می بینیم که وعد

تئوریتوزیعمحصولملی* جدید، تمام و کمال و مناسب تر در مورد

توخالی از آب .درآمد

رودبرتوس در واقع تئوری مربوط به موضوع مورد بحث را یک قدم هم به پیش نمی .برد

وی نامهٔبه ازمعاشرتی تتبعات طویلش در میزان»درآمد«چهارمین گنگی استنباط او از

(پولجزء .پیداست این نامه در زمینهٔ آنست که ،١٨٨۴آیا فون»سرمایه«برلن )کیرشمان

درآمد– ملی می باشد و اینکه آیا دستمزد از حساب سرمایه برداشت می شود یا درآمد

استج٢ متعلق«پیشگفتار) به حوزهٔ مالحظاتی»اسکوالستیسم که به عقیدهٔ انگلس

»سرمایه«ص٢١(**

)٣۶.(

دانان در زمینهٔ حل مسئلهٔ درآمد ملی در سردرگمی عجیبی به سر تامی امروز هم اقتصاد

فرهنگ)«مجموعهٔ علوم مندرج»سیاسی اش»بحرانها«در .برنددربارهٔ مثال هرکنر در مقاله

(۵ به هنگام بحث در اطراف تحقق محصول در جامعهٔ سرمایه‌داری نامبرده،٨١ف) ص

ود آنکه با تقسیم کردن کل تولید جامعه معتقدبه است که تتبعات رو.ه.ک با »توزیع(«وج

.اند مایر.ر درآمدها»صحیح«در عیناً مرتکب همان اشتباه آدام اسمیت می شود، با این حال

و (بعد مبادرت به ذکر تعاریف همانجا)٢٨٣مغشوش مقالهٔ»درآمد«ص خود در زمینهٔ

صریحاً اذعان می دارد واگنر.اکه که) او هم اشتباه آدام اسمیت را تکرار می (کند نموده

یک تئوری تمام و کمال مربوط به مناین اجبارا بایستی به طرح حاضر یک روش مناسب *...»تر،

را« اضافه روشتوزیعمحصولملی.نمایم مناسب تر الاقل در مورد

تئوری جدیدی در به»زمینهٔ همین دلیل است که وقتی .ک دی یل می‌گوید که رودبرتوس **واضع

،»رودبرتوس«، فرهنگ«مقالهٔ علوم می»سیاسی باشد مرتکب اشتباهی محض می توزیع«).شود درآمد

،۴۴٨( ب۵ص

دشوارترین کار تفکیک بازده و»از ای«اینکه تشخیصنیست درآمد از سرمایه کار »ساده

درآمد.« می باشد

به این ترتیب می بینیم اقتصاددانانی که آنقدر دربارهٔ کم توجهی اقتصاددانان کالسیک و)

می دهند، خود قادر مفصالبه داد (مارکس»توزیع«و»مصرف«سخن نسبت به مسئلهٔ

ارائهٔ»توزیع«و»مصرف«نبوده.اند کوچکترین توضیحی در زمینهٔ اساسی ترین مسائل

بکند، دلیل»مصرف«حتیبحثمگر آن هم روشن است زیرا هیچ کس نمی تواند دربارهٔ

موفق به درک پروسهٔ تجدید تولید کل سرمایهٔ اجتماعی و جایگزینی اجزاء متشکلهٔ مختلف

اجتماعی»توزیع«از شده .باشد این مثال یک بار دیگر ثابت کرد که جدا محصولکردن

هاهای و ،پدیده به این خیال که اینها دو بخش مستقل از علم، مرتبط با »مصرف«پروسه

.»تولید« اقتصاد سیاسی کاری شند،به تا چه حد بیهوده یاست از حیات اقتصادی می مستقلبا

با مناسبات اجتماعی انسانها در تولید، با سیستم اجتماعی تولید، نداشته،می بلکه سر و کارش

.باشد به مجرد آنکه تکلیف این مناسبات اجتماعی روشن و کامال تجزیه و تحلیل شوند،

ازتعیین آن سهمطریق هر طبقه از مصرف و،ملی، در جایگاهنتیجه هر طبقه در تولید،

که اقتصاد سیاسی کالسیک را به توقف واداشت خواهد،و .شد و بالاخره حل این مسئله

نتوانستند به اندازهٔ یک سر سوزن به هیچیک»توزیع«و»مصرف«آن از متخصصین

نزدیک شوند، از تئوریی که مستقیماً بعد از تئوری اقتصاددانان کالسیک آمد، و موفق به

ه تکمیل.شد تجزیه و تحلیل تولید سرمایهٔ فردی و اجتماعی گردید، ارائ

ای که اگر مستقل از یکدیگر مورد بررسی مصرف«قرار درآمد«و»ملی مسئلهٔ»ملی

گیرند، حل شدنی نمی باشند و چیزی جز تتبعات، تعاریف و طبقه بندیهای اسکوالستیک به

با تجزیه و تحلیل پروسهٔ تولید کل سرمایهٔ اجتماعی، عمال و تماماً قابل بار–حل نمی آورند

وه بر آن در صورتی که رابطهٔ مصرف ملی با تولید ملی و تحقق هر جزء میاین .شود عال

محصول بطور جداگانه مشخص گردد، آنها دیگر به عنوان مسائلی جداگانه وجود نخواهند

این اجزاء جداگانه می نام.باشد .داشتگذاری آنچه باقی می ماند

خالص را از درآمد ناخالص برایبازدهیو سهولت کار بایستی بازدهی ناخالص »و

درآمد خالص تفکیک .بنمائیم

ناخالص یا محصول ناخالص عبارتست از کل محصول تجدید تولید شده »بازدهی...

درآمد ناخالص عبارت از آن بخش از ارزش و آن بخش از محصول ناخالص »سنجیده

بخش از محصول کل شدهتولید توسط آن میباشد که پس از کسر آن بخش از ارزش و آن

که سرمایهٔ ثابت پیش پرداخت و مصرف شده در تولید را سنجیده–جایگزین شده توسط آن

باقی می .ماند بنابراین درآمد ناخالص برابر است با دستمزد یا) بخشی از مینماید–محصول

که، بایستی دوباره به درآمد کارگران مبدل (شود + سود + بهرهٔ .ارضی از طرف دیگر

درآمد خالص عبارت از ارزش اضافی و لذا اضافه محصولی است که بعد از کسر دستمزد

باقی می ماند، و به این ترتیب در حقیقت معرف ارزش اضافی ای است که توسط سرمایه

تحقق یافته و بایستی با زمیندار تقسیم شود، و اضافه تولید سنجیده شده توسط .آن

ه را در نظر بگیریم، درآمد ملی از دستمزد به اضافهٔ سود ...به اگر درآمد تمام »جامع

، یعنی از درآمد ناخالص تشکیل می .یابد ولی حتی این نیز یک اضافهٔارضیانتزاع بهرهٔ

است تا آن حدی که کل جامعه، برمبنای تولید سرمایه‌داری، مبنای کار خود را بر نظرگاه

در درآمدینظر را به عنوان درآمد سرمایهخالص داری قرار بدهد و به این طریق تنها

،٣٧۶-٣٧۵ترجمهٔ تجزیه)«ج٣،٢ص شده بهارضیباشد دو جزء سود و بگیردبهره که

روسی،۶٩۶-۶٩۵)(٣٧.( ص

ای بهرا این ترتیب توضیح پروسهٔ تحقق، مسئلهٔ درآمد را نیز روشن کرد و اشکال عمده

ز میان :برداشت این]یعنی [سئوال که کهچگونه سد راه پاسخ دادن به این مسئله می شد ا

و اینکه محصولی که از اقالم مصرف درآمد«شخصی یکی، سرمایهٔ دیگری می »شود

تشکیل یافته است و تا ذرهٔ آخرش به دستمزد، سود و بهرهٔ ارضی تجزیه می گردد، چگونه

نیز باشد؟ که–تجزیه به هیچ وجه نمیتواند درآمد می–باشد تواند حاوی جزء ثابت سرمایه

پاسخ جامعی به سؤالهای مزبور جلد»سرمایه«می و٣دوم تحلیل تحقق مندرج در بخش

اختصاص دارد، که»درآمدها«تنها دهد»سرمایه«به و مارکس در بخش اختتامی جلد سوم

می بایستی اجزاء جداگانهٔ محصول اجتماعی را نام گذاری کند و خواننده را به تجزیه و

مندرج* در جلد دوم ارجاع تحلیل.دهد

چرا کشور سرمایه‌داری نیازمند بازار خارجی ٨-است؟

در رابطه با تئوری تحقق محصول در جامعهٔ سرمایه‌داری که فوقاً بدان اشاره شد، ممکن

است این سؤال پیش :آید آیا تئوری مزبور با این حکم که کشور سرمایه‌داری نمی تواند از

صرف نظر نماید، در تضاد نمی بازارافتد؟ خارجی

نباید فراموش کرد که این تجزیه و تحلیل تحقق محصول در جامعهٔ سرمایه‌داری با این

فرض شروع شد که بازار خارجی وجود :ندارد به این فرض در بالا اشاره شده است و نشان

شکی نیست میکه دادهاساسی.باشد شد که وجود این فرض در یک چنین تجزیه و تحلیلی

ای به روشن شدن مسئلهٔ مورد بحث کمک کرده باشد، وارداتتنها و صادرات بدون آنکه ذره

اینست که آنها پای موجب.ن-.اونبازار مغشوش شدن آن می .گردد اشتباه آقای .و.و و

خارجی را به این جهت به میان می کشند که به وسیلهٔ آن [مسئلهٔ] تحقق ارزش اضافی را

:بدهند درحالیکه این دخالت دادن بازار خارجی، هیچ چیز را توضیح نداده، توضیحتنها

اش اینست که اشتباهات تئوریک آنها را از نظرها پوشیده می دارد؛ این یک .نکته فایدهنکتهٔ

اشتباهتوضیح آمیز خود از دیگر»تئوریهای«لزوم آنست که آنها در پناه آن با توسل به

دربارهٔ)«ترجمهٔ تجزیه و تحلیل پروسهٔ ،٧»:درآمد«ف۴٩»:تولید *.ک.ر»سرمایه«،ج٣،٢ب

.( در اینجا مارکس همچنین اشاره به شرایطی می کند که اقتصاددانان گذشته را روسی،٧٠۶-۶٨٨از ص

ترجمهٔ٧٠٠-۶٩٨)(٣٨(. روسی، درک٣٨٢-٣٧٩ص این پروسه باز می داشت ص)

ر* داخلی برای سرمایه‌داری روسیه طفره می حقیقت.روند توسعهٔ بازا

بازار«در »خارجی

دست آنها تنها مستمسکی است برای مخدوش کردن توسعهٔ سرمایه‌داری و) در نتیجه،

که به راحتی آنها را از تحمل رنج مخدوش–مستمسکیلزوم کردن (بازار در داخل کشور

وسط سرمایه‌داری روسیه است، معاف بازارهایتمی بررسیخارجی حقایقی که نشانهٔ فتح

.کند**

نیاز یک کشور سرمایه‌داری به بازار خارجی به هیچ وجه توسط قوانین مربوط به تحقق

محصول اجتماعی و) بالاخص ارزش (اضافی تعیین نمی گردد، بلکه اوال توسط وجود این

ای ظاهر می گردد کالایییافتهکه بسیار حقیقتگردشتوسعه که سرمایه‌داری تنها در نتیجهٔ

از حدود و ثغور یک کشور فراتر می .رود لذا کشور سرمایه‌داری بدون تجارت خارجی نه

تنها متصور نیست بلکه وجود خارجی هم .ندارد

همانطور که خواننده مالحظه می نماید، این استدلال مبتنی بر یک نظم تاریخی .است و

عدم امکان اینکه سرمایه داران و»بتوانند خالی نارودنیکهادربارهٔ با مشتی عبارات خشک

، نمی توانند از آن .بگریزند اگر واقعاً مقصود آنها ارزش«طرح اضافی را مصرف کنند

کردن مسئلهٔ بازار خارجی می بود، می بایستی تاریخ توسعهٔ تجارت خارجی و تاریخ توسعهٔ

ا به بررسی این تاریخ پرداخته گردشبودند، کالا را مورد بررسی قرار می .دادند اگر آنه

بدون شک سرمایه‌داری را دیگر به منزلهٔ انحرافی تصادفی از راه راست تلقی نمی .کردند

دومأً انطباق میان اجزای مجزاء تولید اجتماعی بر) حسب ارزش و شکل طبیعی ،(آنها که

می شد و در واقع تنها بهبه وسیلهٔ تئوری تجدید تولید سرمایهٔ اجتماعی بدیهی ضرورتافرض

عنوان مقدار متوسط یک سلسله نوسانات مداوم بنا می گردد ـ در جامعهٔ سرمایه‌داری به

سبب وجود جدا از هم تولیدکنندگان مختلفی که برای بازاری نامعلوم مبادرت به تولید می

رای هاییکدیگر مختلف صنعت، که کنند،ب مدام در این انطباق اختالل ایجاد می .شود شاخه

را دارند، بطور همسطح توسعه نمی یابند، بلکه از یکدیگر سبقت میگیرند، جنبهٔ»بازار«و

صنایع توسعه یافته تر به جستجوی بازار خارجی برمی .آیند این مطلب به هیچ وجه به معنای

، عدم«یعنی امکان اینکه یک کشور سرمایه‌داری بتواند به ارزش اضافی تحقق »ببخشد

هٔ عمیقی که نارودنیکها به این سادگی به آن می رسند، .نیست این مطلب تنها مؤید نتیجوجود

بهتوزیع طرز عدمدیگری تناسب در توسعهٔ صنایع مختلف است. چنانچه سرمایهٔ ملی

شده بود، همان مقدار محصول می توانست در محدودهٔ خود همان کشور تحقق پیدا .نماید

شعبهٔ صنعت به شعبهٔ دیگر تغییر مکان دهد، بایستی بحرانی برایدر آنکه سرمایه از یک

شعبهٔ اول وجود داشته باشد؛ و چه چیزی می تواند جلوی سرمایه دارانی را که مورد تهدید

تاکنون صنایع نساجی که آقای»برای بولگاکوف به درستی در کتاب فوق الذکر چنین اظهار می *:دارد

بازار«...که) دهقانی تولید می کند رشد مستمری داشته است، در نتیجه کاهش میزان مطلق مصرف عامه

تنها)«ص٢١۵-٢١۴.( در تئوری مقدور .ون...»است می مورد-ا(باشد بحث آقای .و

،١٨٩۶ص اثر وولجین، سن مستندات«پترزبورگ نظریات نارودنیکها در آثار آقای **»ورونتسوف.و

٧۶-٧١).٣٩(

اند بگیرد تا در صدد یافتن بازار خارجی و اعانات و امکانات مالی اینکه بحران قرار گرفته

د موجببرنیایند؟ تسهیل صادرات و غیره می گردن

های تولید ماقبل سرمایه‌داری همانا تکرار پروسهٔ تولید مبتنی سومأبر این که قانون شیوه

زمینداران، اقتصاد اقتصادطبیعی مقیاسبیگاری قبلی و مبانی تکنیکی گذشته می :باشد نظیر

دهقاناناز و تولید صناعی .صنعتگران در مقابل، قانون تولید سرمایه‌داری عبارتست

های قدیمی هایتولید، تولید و گسترش نامحدود مقیاس .آن تحت دگرگونیشیوه دائم شیوه

ای تغییر واحدهایگردد، اقتصادی بدون آنکه خصوصیات و دامنهٔ وسعتشان دستخوش ذره

، دهات دهقانان یا بازار کوچک مجاور بدونزمیندارانافزارمندان آنکه از مرزهای مزارع

ران خرده پا به) اصطلاح صاحبان صنایع (دستی پا فراتر بگذارند، روستائیقرنها و صنعتگ

به بقای خود ادامه می .دادند برعکس، مؤسسات سرمایه‌داری به طرز اجتناب ناپذیری از

مرزهای جماعات دهقانی، بازار محلی، منطقه و دست آخر کشور درمی .گذرند از آنجا که

ز یکدیگر پیش از این به وسیلهٔ گردش کالاها فرو دیوارریخته انزوا و جدا ماندگی کشورها ا

را جستجوی«به یک بازار است،»خارجی روند طبیعی هر صنعت سرمایه‌داری لزوم

وجود می .آورد

به این ترتیب ضرورت جستجو برای یافتن بازار خارجی به هیچ وجه، آنگونه که

یند، مؤید نامعقول بودن سرمایه اقتصاددانانداری نارودنیک سعی در جلوه دادن آن می نما

.نیست قضیه درست برعکس آن .است همین ضرورت، نشان دهندهٔ عمل تاریخی مترقی

سرمایه‌داریست، که دیوارهای جدایی و انزوای دیرینهٔ سیستم اقتصادی و) در نتیجه

محدودیت زندگی فکری و (سیاسی را از میان برمی دارد و تمام کشورهای جهان را به

ورت مجموعهٔ اقتصادی واحدی به یکدیگر مرتبط می ص.نماید

از این مطلب چنین برمی آید که دو دلیل آخری که ضرورت وجود بازار خارجی را ایجاب

می نمایند نیز از نوع دالیلی هستند که دارای خصوصیت تاریخی می .باشند برای پی بردن

جه به تحوالت آن در داخل کشور و بهتبدیل آنها، بایستی هر صنعت را بطور جداگانه با تو

خلاصهواقعیاتمربوط اینکه آن–بایستی به صنعت سرمایه‌داری مورد بررسی قرار داد

به توسعهٔ سرمایه‌داری در کشور را در مد نظر داشت؛ و تعجب آور نیست که نارودنیکها

بازار داخلی عدم«و زیرکانه»امکان در پناه عبارات بی ارزش و) بی (معنی در زمینهٔ

خارجی، سعی دارند که از این واقعیات طفره می .روند

نتایج فصل ٩-اول

اکنون اجازه بدهید به جمع بندی احکام تئوری مورد بررسی فوق که تأثیر مستقیمی بر مسئلهٔ

بازار داخلی دارند، .بپردازیم

ی و سرمایه (داری (عبارت پروسهٔ پایه ای ِ تشکیل بازار داخلی یعنی) توسعهٔ تولید ١کالای

از تقسیم کار اجتماعی .است این شامل اشکال مختلف فرآوردن مواد خام و) عملیات مختلف

های درمستقلی این (فرآوردن می گردد که یکی بعد از دیگری از کشاورزی جدا شده و شاخه

درت برابر خودمحصوال ازکالا(یرا صنعت را تشکیل می دهند، که محصولات اکنون)

کشاورزی مبادله می .نمایند بدین ترتیب کشاورزی خود به صنعت تبدیل می شود یعنی) کالا

تولید (میکند و همان پروسهٔ تخصصی شدن در آن اتفاق می .افتد

( یک نتیجهٔ مستقیم حکم فوق عبارتست از قانون حاکم بر کلیهٔ اقتصادهای کالایی در ٢حال

ری، میباشد، وآن اینکه جمعیت صنعتی توسعه،یعنی) به ویژه اقتصاد سرمایه دا

(غیرکشاورزی از جمعیت کشاورزی رشد سریع تری داشته، و بخش روزافزونی از جمعیت

کشاورزی را بسوی صنایع مانوفاکتوری سوق .میدهد

( جدایی تولید کنندهٔ مستقیم از وسایل تولید، یعنی سلب مالکیت از او، نشان دهندهٔ گذار ٣از

الیی ساده به تولید سرمایه‌داریست و) ایجاد کنندهٔ شرط الزم برای این ،(گذار تولیدبازار کا

. پروسهٔ به وجود آمدن بازار داخلی در دو جهت روی می به:دهد وجود می داخلیآورد را

شده است در که»رها«دست تولید کننده خرده پا از قید وسایلآنها ازتولیدی یک طرف،

یل به سرمایه شده، در خدمت تولید کالا قرار می گیرند و در نتیجه صاحبانخود جدیدشان تبد

تبدیل به کالا می .شوند به این ترتیب اکنون حتی تجدید تولید سادهٔ این وسایل تولید هم مستلزم

خریده شدن آنهاست سابقا) ً این وسایل تولید عمدتاً به صورت طبیعی تجدید تولید می گردیدند

ساخته می ،(شدند یعنی بازاری برای وسایل تولید ایجاد میشود و وسپس بعضاً در خانه

نیز تبدیل به کالا که–می اکنون با استفاده از این وسایل تولید ساخته می محصولی–شود

تولید کنندهٔ خرده پا به عناصر مادی سرمایهٔ وسایلمتغییر، .گرددمعیشت از طرف دیگر

عم از زمیندار، پیمانکار، الوار فروش، کارخانه دار یعنیو مقدار پولی که صاحب کار ا)

(غیره صرف استخدام کارگران می نماید، تبدیل می .شود بدین ترتیب اکنون این وسایل

اند یعنی برای اقالم مصرفی، بازاری داخلی به وجود می معیشت.آید نیز به کالا تبدیل شده

نتیجه، تحقق ارزش (اضافی بدون (تبیین تحقق محصول در جامعهٔ سرمایه‌داری و) ٤در

( اینکه محصول اجتماعی نظیر محصول فردی، نکات١بر زیر قابل توضیح نمی :باشد

حسب ارزش بجای دو جزء به سه جزء تجزیه می شود سرمایهٔ) ثابت + سرمایهٔ متغییر +

ز وی ارزشو اضافی، نه آنطور که آدام اسمیت و تمام شاگردان مکتب اقتصاد سیاسی بعد ا

( اینکه قبل٢محصول از مارکس به دو جزء سرمایهٔ متغییر و ارزش اضافی معتقد ،(بودند و

اجتماعی در قالب طبیعی خود بایستی به دو بخش عمده تقسیم :گردد وسایل تولید که) به

طریق مولد به مصرف می (رسند و اقالم مصرفی که) به مصرف شخصی می .(رسند

حکم تئوریک موفق به توضیح همه جانبهٔ پروسهٔ تحقق مارکسمحصول با تثبیت این دو

بطور کلی و ارزش اضافی بطور اخص، در تولید سرمایه‌داری گردید و نشان داد که به

میان کشیدن پای بازار خارجی به مسئلهٔ تحقق اصال موردی .ندارد

( تئوری تحقق مارکس مسئلهٔ مصرف و درآمد ملی را نیز روشن ۵.نمود

ز آنچه در بالا گفته شد خودبخود چنین برمی آید که مسئلهٔ بازار داخلی به عنوان ایک

مسئلهٔ جداگانه و قائم به ذات که بستگی به درجهٔ توسعهٔ سرمایه‌داری نداشته باشد اصال

وجود خارجی .ندارد به این دلیل تئوری مارکس در هیچ کجا یا هرگز این مسئله را بطور

.د بازار داخلی در جایی مطرح می شود که اقتصاد کالایی جداگانهمطرح مطرح نمی کن

.باشد بازار داخلی از طریق توسعهٔ این اقتصاد کالایی به وجود می آید و درجهٔ انشعاب تقسیم

کار اجتماعی تعیین کنندهٔ سطح توسعهٔ آن است. بازار داخلی بموازات توسعهٔ تولید کالایی

می یابد و تنها متناسب با تبدیل نیروی کار به ازکالاست محصولات به نیروی کار گسترش

که–که سرمایه‌داری، سراسر تولید کشور را دربر می گیرد و بیشتر از بابت وسایل تولیدی

است که جایگاه–توسعه پر اهمیت روزافزونی را در جامعهٔ سرمایه‌داری احراز می نمایند

اری–که به وسیلهٔ توسعهٔ خود سرمایه برایداری سرمایه بازار«د پیدا»داخلی می .کند

تقسیم کار اجتماعی را تعمیق بخشیده و تولید کنندگان بی واسطه را به سرمایه داران و

به وجود می .آید درجهٔ توسعهٔ بازار داخلی عبارتست از کارگران–درجهٔ تجزیه می کند

ی، جدا از درجهٔ توسعهٔتوسعهٔ سرمایه‌داری در .کشور قائل شدن حدود و ثغور بازار داخل

سرمایه‌داری آنطور) که اقتصاددانان نارودنیک مطرح می (کنند غلط .است

به این دلیل است که مسئلهٔ چگونگی تشکیل بازار داخلی به سؤال زیر برمی :گردد وجوه

مختلف اقتصاد ملی روسیه چگونه و در چه جهتی توسعه می یابد؟ رابطهٔ موجود و وابستگی

ن وجوه مختلف با یکدیگر از چه چیزهایی تشکیل می متقابلیابد؟ ای

هایی اختصاص می یابد که حاوی پاسخ به این فصلهایسؤالها بعدی این کتاب به بررسی داده

می .باشند