پروسهٔ تشکيل بازار داخلی برای صنعت بزرگ
فهرست
فصل اول . اشتباهات تئوریک اقتصاددانان نارودنیک
۱. تقسیم کار اجتماعی
افزایش تعداد صنایع؛ تشکیل بازار داخلی در نتیجهٔ تقسیم کار اجتماعی؛ بروز این پروسه در کشاورزی؛ نظرات اقتصاددانان نارودنیک؛
۲. افزایش جمعیت صنعتی به قیمت تقلیل جمعیت کشاورزی
ارتباط ضروری موجود بین این پدیده و ماهیت ذاتی اقتصاد کالایی و سرمایهداری؛
۳. خانهخرابی تولیدکنندگان خردهپا
نظرات غلط نارودنیکها؛ نظر مؤلف «سرمایه» در این مبحث؛
۴. تئوری نارودنیکی عدم امکان تحقق ارزش اضافی
مفاد تئوری آقایان و. و. و ن. –اون. خصلت نادرست به میان کشاندن بی مورد «بازار خارجی» به مسئلهٔ تحقق؛ ارزیابی سطحی تضادهای سرمایهداری توسط «نویسندگان نامبرده؛
۵. اسمیت دربارهٔ تولید و گردش مجموع کل محصول اجتماعی در نظراتجامعهٔ آدام
سرمایهداری و انتقاد مارکس به این نظرات
حذف سرمایهٔ ثابت توسط آدام اسمیت؛ تأثیر این اشتباه بر درآمد ملی؛
۶. تئوری مارکس دربارهٔ تحقق
مفروضات نتیجه اصلی تئوری مارکس؛ تحقق محصول تحت [شرایط] تجدید تولید ساده؛
گیری عمده از تئوری مارکس دربارهٔ تحقق؛ اهمیت مصرف مولد؛ تضاد موجود بین
کشش به سمت رشد تولید نامحدود و خصلت مصرف محدود؛
۷. تئوری درآمد ملی
پرودون؛ رودبرتوس؛ اقتصاددانان معاصر؛ مارکس؛
۸. چرا کشور سرمایهداری نیازمند بازار خارجی است؟
خارجی؛ بازار خارجی و خصلت مترقی سرمایهداری؛ علل نیاز به یک بازار
۹. نتایج فصل اول
خلاصهٔ؛ قضایای بررسی شده در بالا، ماهیت مسئلهٔ بازار داخلی
فصل دوم . تجزیهٔ طبقاتی دهقانان
۱. آمار زمستووی مربوط به نووروسیا
گروههای اقتصادی دهقانان؛ کشاورزی تجاری و خرید و فروش نیروی کار؛ گروه
فوقانی؛ تمرکز زمینها، حیوانات و ابزار؛ بارآوری بیشتر کار؛ استدلال آقای .و.و در
زمینهی تنزل مالکیت اسب؛ استخدام کارگران کشاورزی و استدلال آقای .و.و دربارهٔ این
پدیده؛ گروه تحتانی دهقانان، اجارهٔ زمین؛ گروه میانی، ناپایداری آن؛ [اظهارات] آقایان
در زمینهٔ اجارات دهقانی؛ نظر نارودنیکها دربارهٔ تحقیقات .و.و آقای و کاریشف
پوستنیکوف؛
۲. آمار زمستووی مربوط به فرمانداری سامارا
دادههای مربوط به مزارع گروههای مختلف دهقانان ساکن ناحیهٔ نووزنسک؛ زمین
متصرفی و زمین مورد استفادهٔ گروههای مختلف مزبور؛ [اظهارات] آقای کاریشف در
زمینهٔ اجارهٔ زمین و قیمت غلات؛ کار اجرتی؛ ایجاد بازار داخلی در اثر تجزیهٔ طبقاتی
دهقانان؛ پرولتاریای روستایی در فرمانداری سامارا؛
۳. آمار زمستووی مربوط به فرمانداری ساراتوف
؛»صنایع« استخدام كارگرانهای کشاورزی؛ مربوط به مزارع گروههای داده مختلف
و ماره س مستوو؛.ن-.اوندر اجارات؛ استدلالات آقایان مدرنکاریشف، در آمار ز
ناحیههای دیگر؛ اهمیت طبقهبندی اجارهٔ زمین؛ مقایسهٔ ناحیهٔ کامیشین با زمینهٔ
خانوارهای دهقانی؛
۴. آمار زمستووی مربوط به فرمانداری پرم
و هایکارگران مربوط به مزارع گروههای مختلف؛ استخدام کارگران دادهکشاورزی
روزمزد و اهمیت آن؛ کود دادن به زمین؛ ابزار پیشرفته؛ مؤسسات تجاری و صنعتی؛
۵. آمار زمستووی مربوط به فرمانداری اورل
دادههای مربوط به مزارع گروههای مختلف؛ ناقص بودن تصویر تجزیهٔ طبقاتی
های مربوط به فرمانداری [دهقانان]اورل؛ مطابق داده
۶. مربوط به فرمانداری آماروورونژ زمستووی
های مربوط به روشهایناحیهٔ طبقه بندی مطابق تلخیصات آماری وورونژ؛ داده
زادونسک؛ صنایع؛
۷. آمار–نووگورود زمستووی مربوط به فرمانداری نیژنی
دادههای مربوط به گروه مزارع سه ناحیه؛
۸. بررسی آمار زمستووی مربوط به سایر فرمانداریها
چرنیگوف؛ هٔفرمانداری دمیانسک فرمانداری نووگورود؛ ناحیهٔ کوزه لتز ناحیفرمانداری
ینی سی؛ سه ناحیهٔ فرمانداری پولتاوا؛ فرمانداری کالوگا؛ فرمانداری ت ور؛
۹. جمع بندی از آمار زمستووی فوق دربارهٔ تجزیهٔ طبقاتی دهقانان
رکیبی، بررسی روشهایستونهای مورد استفاده در این جمع بندی؛ جدول و نمودار ت
مختلف نمودار مزبور؛ مقایسهٔ نقاط مختلف از نظر درجهٔ تجزیهٔ طبقاتی؛
۱۰. جمع بندی از آمار زمستوو و گزارشات سرشماری اسبهای ارتش
فرمانداری؛ گزارشات سرشماری آمار١١٢ناحیهٔ٢١اسبهای زمستووی مربوط به
میتها؛ این فرمانداریداده روسیهٔ اروپائی؛ ارتش۴٩اه مربوط به
۱۱. اسبهای مقایسهٔ١٨٩١-١٨٨٨و١٩٠٠-١٨٩۶ارتش سرشماریهای
فرمانداری روسیهٔ اروپائی؛ تمرینات آماری آقایان ویخلیایف های۴٨و مربوط دادهبه
چرننکف؛
۱۲. های آماردهقانی زمستووی مربوط به بودجه
ها ها؛و میزان هاودجههزینه و روشهای حالجی آنها؛ (الف) نتایج عمومی ماهیتب داده
ها؛ اهمیت مالیاتها؛ ها؛(ب) اجزاء درآمدها؛ بخشهای نقدی درآمدها؛بودجه اجزاء هزینه
هایهای عمومی مربوط به مزارع؛ اموال و ابزار؛ مشخصاتهزینه زراعت دهقانی؛ داده
مربوط به مزرعه؛ درآمد حاصله از کشاورزی؛ یک استثنای آشکار؛ (پ) مشخصات
حهای زندگی؛ مخارج خوراک به صورت جنس؛ مخارج نقدی خوراک؛ مابقی سطهزینه
های نقدی مصرف شخصی و مصرف مولد؛ [اظهارات] مصارفآقای شخصی؛ هزینه
ای بین سطح زندگی فوقانیکارگران دهقانان؛ .اون»قشر«مقایسه در .ن–زمینهٔ
روستائی با دهقانان؛ روشهای آقای شچربینا؛
۱۳. نتایج فصل دوم
( (٢غیردهقانی تضادهای سرمایهداری در جماعت اهمیت١دهی؛ اقتصاد کالایی؛
(۵( بورژوازی (»سرمایه«؛۴دهقانی؛ ذکر مشخصات این پروسه کردن؛٣در
( دهقانان پرولتاریای۶میانه .روستائی نوع اروپائی کارگر روستائی صاحب حصه؛
( تجزیهٔ طبقاتی رو به تزاید؛ (داری؛٨اهمیت تشکیل بازار داخلی برای حال؛٧سرمایه
طرح تئوریک .مسئله ارتباط موجود (بین سرمایهٔ تجاری و سرمایهٔ مهاجرت؛٩.ربائی
( کار خدمتی و تأثیر آن بر تجزیهٔ اینگونه١٠طبقاتی اشکال سرمایه و سرمایهٔ صنعتی؛
دهقانان؛
فصل سوم . گذار مالکان از اقتصاد کوروه به اقتصاد سرمایهداری
۱. مشخصات عمدهٔ اقتصاد کوروه
ماهیت سیستم اقتصادی سرواژ و شرایط [لازم] برای آن؛
۲. تلفیق سیستمهای اقتصادی کوروه و سرمایهداری
بقایای سیستم قدیمی در] [دورهٔ بعد از رفرم؛ سیستمهای کار خدمتی و سرمایهداری؛
ایه بروزداری؛ نسبی آنها؛ گذار از سیستم کار خدمتی به سرم
۳. تشریح سیستم کار خدمتی
انواع کار خدمتی؛ [تأدیه] اجارات به صورت جنس و اهمیت آنها؛ [نحوهٔ] پرداخت
دستمزد در سیستم کار خدمتی؛ وابستگی شخصی در سیستم کار خدمتی؛ ارزیابی کلی کار
خدمتی؛
۴. زوال سیستم کار خدمتی
ان؛ نظر آقای استه بوت؛ نظرات دومندرج نوع کار خدمتی؛ اهمیت تجزیهٔ طبقاتی دهقان
در نشریات مختلف؛
۵. برخورد نارودنیکها به این مسئله
ایده آل سازی از سیستم کار خدمتی؛ استدلال آقای کابلوکف؛
۶. داستان مزرعهٔ انگلهارت
وضعیت اولیهٔ مزرعهٔ مزبور و ماهیت تغییرات تدریجی ای که در آن صورت گرفت؛
۷. استفاده از ماشینآلات در کشاورزی
چهار دورهٔ توسعهٔ تولید ماشین آلات کشاورزی؛ ناکامل بودن آمار رسمی؛ دادههای مربوط به استفاده از ماشینهای مختلف کشاورزی؛
۸. اهمیت ماشین آلات در کشاورزی
خصلت سرمایهداری استفاده از ماشین آلات؛ نتایج استفاده از ماشین آلات؛ تناقض گوئی
نارودنیکها؛
۹. کار اجرتی در کشاورزی
؛ اهمیت آنها؛ ابعاد آنها؛ تعداد کارگران اشتغالات«کشاورزی کشاورزی خارج از »محل
در سراسر روسیهٔ اروپائی؛
۱۰. اهمیت کار اجرتی در کشاورزی
وضع کارگران کشاورزی؛ اشکال خاص استخدامی؛ وضع کارگران در استخدام
های کنترل عمومی؛ ارزیابی مهاجرت کارفرمایانهکشاورزان خرد و کلان؛ نخستین نشان
توسط نارودنیکها؛
توضیحات
فهرست اسامی
اختصارات
ب بخش
پ پاراگراف
ج جلد
رجوع کنید .ک.ربه
ش شماره
ص صفحه
ف فصل
ق قسمت
منبع مذکور م
واژههای روسی
آرتلمجمع
اویزدناحیه
پود١۶٫۴کیلوگرم
دسیاتین١٫٢۴هکتار
دهقان کوالکمرفه
گوبرنیافرمانداری
مرا٩٣کیلوگرم
موژیکدهقان
ورست١٫٠۶٧متر
وولوستبخش
پیشگفتار چاپ اول
در کتاب حاضر مؤلف هدف خود را بررسی مسئلهٔ چگونگی تشکیل بازار داخلی برای سرمایهداری روسیه قرار داده است. همانطور که میدانیم این مسئله توسط مفسرین نظرات نارودنیکی (در راس آنها آقایان و.و. و ن. - اون.) از مدتها بیش مطرح شده است و وظیفه ما انتقاد به این نظرات خواهد بود. برای ما ممکن نبود که در این انتقاد تنها به بررسی اشتباهات و سوء تفاهمات مخالفین خود اکتفا کنیم؛ در جریان پاسخ دادن به سؤال مطروحه به نظرمان چنین میرسید که صرفاً ارائه حقایقی که دال بر تشکیل و رشد بازار داخلی باشد کافی نیست، زیرا ممکن است با این اعتراض مواجه گردد که این حقایق بهطور دلخواه دستچین شدهاند و حقایقی که مؤید عکس قضیه باشند، حذف گردیدهاند. بررسی کل پروسهٔ توسعهٔ سرمایهداری در روسیه و سعی در تشریح همهجانبهٔ آن به نظر ما ضروری بود. شکی نیست که انجام یک چنین وظیفهٔ خطیری بدون قائل شدن بعضی محدودیتها، از قدرت یک فرد خارج است. اولاً همانطوری که از خود عنوان کتاب برمیآید، ما مسئلهٔ توسعهٔ سرمایهداری در روسیه را منحصراً از نقطه نظر بازار داخلی در نظر میگیریم و کاری به مسئلهٔ بازار خارجی و دادههای مربوط به تجارت خارجی نداریم. ثانیاً ما بررسی خود را منحصراً محدود به دورهٔ بعد از رفورم میکنیم. ثالثاً سروکار ما عمدتاً و تقریباًً تماماًً با دادههای مربوط به فرمانداریهای مرکزی روسنشین است. رابعاً ما بررسی خود را منحصراً به جنبهٔ اقتصادی پروسهٔ مزبور محدود میکنیم. با وجود قائل شدن همهٔ این محدودیتها، آنچه باقی مىماند باز هم موضوعى بسیار وسیع خواهد بود. مؤلف به هیج وجه از دشوارى و حتىٰ خطر پرداختن به یک چنین موضوع وسیعى غافل نبوده است، لیکن به نظر مولف برای روشن کردن مسئلهٔ بازار داخلی برای سرمایهداری روسیه، نشان دادن رابطه و وابستگی جنبههای مختلف پروسهٔ مزبور با یکدیگر که در تمام زمینههای اقتصادی اجتماعی روی میدهد، ضرورت تام دارد. بنابراین ما به بررسی خطوط مشخص این پروسه قناعت کرده، مطالعهٔ مفصلتر آن را به تحقیقات بیشتر در این زمینه موکول میکنیم.
برنامهٔ کار ما بدین قرار است: در فصل اول به بررسی هرچه موجزتر قضایای تئوریک پایهای اقتصاد سیاسی انتزاعی در مبحث بازار داخلی برای سرمایهداری میپردازیم. این قسمت به منزلهٔ نوعی مقدمه در خدمت بقیهٔ کتاب که به ارائهٔ دادهها و واقعیات میپردازد درآمده، ما را در شرح و بسطهای آتی از مراجعهٔ مکرر به تئوری بینیاز میگرداند. در سه فصل بعد از آن سعی در توصیف سیر تکامل سرمایهداری در کشاورزی در روسیه بعد از رفورم مینماییم. بهطور مشخص، در فصل دوم به بررسی دادههای آماری زمستوو در زمینهٔ تفکیک دهقانان خواهیم پرداخت؛ در فصل سوم به بررسی دادههای مربوط به مرحلهٔ انتقالی اقتصاد ملاکی، و جانشین شدن سیستم بیگاری این اقتصاد توسط سرمایهداری پرداخته؛ و در فصل چهارم دادههای مربوط به اشکال ایجاد کشاورزی تجاری و سرمایهداری را مورد بررسی قرار خواهیم داد. سه فصل متعاقب آن به اشکال و مراحل توسعهٔ سرمایهداری در صنعت ما اختصاص داده شده است: در فصل پنجم به بررسی مراحل اولیهٔ سرمایهداری در صنعت، یعنی صنایع کوچک دهقانی (به اصطلاح صنایع دستی) میپردازیم؛ در فصل ششم به بررسی دادههای مربوط به سرمایهداری مانوفاکتوری و صنایع خانگی سرمایهداری پرداخته و در فصل هفتم دادههای مربوط به توسعهٔ صنایع ماشینی بزرگ را مورد بررسی قرار خواهیم داد. در فصل آخر (هشتم) کوشش خواهیم کرد تا ارتباط بین جنبههای مختلف پروسهٔ مزبور را که قبلاً به شرح آن پرداختهایم مشخص نموده، شمای کلی این پروسه را ترسیم نماییم.
***
کائوتسکی به تجسس «گرایشهای عمده» در سیر تکامل سرمایهداری کشاورزی برمیآید؛ هدف وی بررسی پدیدههای گوناگون در کشاورزی مدرن به عنوان «نمودهای خاص یک پروسهٔ عام» (پیشگفتار، ف. أ) میباشد. نکتهٔ جالب این است که مشخصات عمدهٔ این پروسهٔ عام در اروپای غربی و روسیه - صرفنظر از خصوصیات فوقالعاده ویژهٔ روسیه، چه در زمینهٔ اقتصادی و چه در زمینههای غیر اقتصادی - یکسان است. مثلاً یکی از خصوصیات بارز کشاورزی مدرن سرمایهداری بهطور کلی عبارت است از تقسیم تصاعدی کار و استفاده از ماشینآلات (کائوتسکی، ٢، ب، پ)، پدیدهای که در روسیه بعد از رفورم نیز به چشم میخورد (ر.ک. ف. ٣، ب. ٧ و ٨؛ ف. ٣، بخصوص ب. ٩). پروسهٔ «پرولتریزه شدن دهقانان» (عنوان فصل ٨ کتاب کائوتسکی) در همه جا به صورت رواج کار مزدی در کلیهٔ اشکال آن در میان دهقانان خردهپا نمایان میشود (کائوتسکی، ف. ٨، ب)؛ ما قرینهٔ این پدیده را در روسیه در امر تشکیل طبقهٔ عظیمی از کارگران مزدی صاحب سهم مشاهده میکنیم (ر.ک. ف. ٢). وجود دهقانان خردهپا در تمام جوامع سرمایهداری نه به علت برتری تکنیکی تولید کوچک در کشاورزی، بلکه دلیل وجود آن مبتنی بر این حقیقت است که دهقانان خردهپا مبادرت به تقلیل سطح تقاضاهای خود به حدی کمتر از تقاضاهای کارگران مزدی مینمایند و به مراتب بیشتر از کارگران مزدی از نیروی خود مایه میگذارند (کائوتسکی، ف. ٤، ب؛ کائوتسکی مکرراً متذکر میشود که «وضع کارگران مزدی بهتر از دهقانان خردهپاست»؛ ص. ٣١٧، ١١٠ و ٣٢٠)؛ این مطلب در روسیه نیز مصداق دارد (ر.ک. ف. ٢، ب. ١١، پ). بنابراین طبیعی است که مارکسیستهای اروپای غربی و روسی در ارزیابی خود از چنین پدیدهای - نظیر آنچه روسها «اشتغالات کشاورزی خارج از محل» میخوانند یا آنچه آلمانیها آن را «کار مزدی کشاورزی دهقانان مهاجر» خطاب میکنند (کائوتسکی، ص. ١٩٢، مقایسه شود با ف. ٣، ب. ١٠) - توافق نظر داشته باشند؛ یا در مورد پدیدهای نظیر مهاجرت کارگران و دهقانان از دهات به شهرها و کارخانهها (کائوتسکی، ف. ٩، ث؛ علیالخصوص ص. ٣٣٣ و بسیاری جاهای دیگر. مقایسه شود با فصل ٨، ب. ٢) و یا انتقال صنعت بزرگ سرمایهداری به بخشهای روستایی (کائوتسکی، ص. ١٨٧. مقایسه شود با فصل ٧، ب. ٨). این مطلب کاملاً جدا از ارزیابی واحد از اهمیت تاریخی سرمایهداری کشاورزی (کائوتسکی، اینجا و آنجا، بخصوص ص. ٢٩٢، ٢٨٩ و ٢٩٨. مقایسه شود با فصل ٣، ب. ٩) و اتفاق نظر در شناسایی ماهیت مترقی مناسبات سرمایهداری در کشاورزی در مقایسه با مناسبات ماقبل سرمایهداری میباشد (کائوتسکی، ص. ٣٨٢: «کنار زدن کارگران کشاورزی و مستخدمین وابستهٔ شخصی و کسانی که در جایی میان کارگران کشاورزی و کشتکاران اجارهکننده قرار دارند - یعنی دهقانانی که مبادرت به اجارهٔ زمین میکنند و از طریق کار خدمتی اجارهبها را میپردازند - توسط کارگران روزمزدی که در غیر ساعات کار، انسانهای آزادی میباشند، مظهر پیشرفت اجتماعی عظیمی است». مقایسه شود با فصل ٣، ب. ٩، ص. ٣). کائوتسکی قاطعانه اعلام میکند که توسل به کشاورزی وسیع مدرن توسط جماعت ده که بهطور جمعی اداره گردد «متصور نیست» (ص ۳۳۸)؛ و اینکه متخصصین کشاورزی اروپای غربی که خواستار تثبیت و تکامل جماعت دهی هستند به هیچ وجه سوسیالیستی نبوده بلکه نمایندهٔ منافع مالکان بزرگ میباشند که میخواهند با دادن تکهای زمین به کارگران آنان را وابسته گردانند (ص. ٣٣٢)؛ و اینکه در تمام کشورهای اروپای غربی کسانی که با نمایندگی کردن منافع مالکین و دادن حصهای از زمین به کارگران درصدد وابسته نمودن آنان میباشند و مدتی است سعی میکنند اقدامات مقتضی در این زمینه را تنفیذ قانونی ببخشند (ص. ١٤٢)؛ و همهٔ آنها با ارائهٔ صنایع دستی - این بدترین شکل استثمار سرمایهداری - سعی در مساعدت به دهقانان خردهپا میکنند، «بایستی با قاطعیت هرچه تمامتر مبارزه گردد» (ص. ١٨١). تأکید بر اتفاق نظر کامل میان مارکسیستهای اروپای غربی و روسیه با توجه به تلاشهای اخیر سخنگویان نارودنیکها دایر بر قائل شدن تفاوت عمیق بین این دو (ر.ک. به اظهاریهٔ آقای و. ورونتسوف به تاریخ ١٧ فوریهٔ ١٨٩٩ در انجمن ترویج صنعت و تجارت روسیه، «نوویه ورهمیا [عصر جدید]»، شمارهٔ ٨٢٥٥، فوریهٔ ٥، ١٨٩٩)، به نظر ما بسیار ضروری است.
پیشگفتار بر چاپ دوم (۲)
این کتاب طی دورهٔ قبل از انقلاب روسیه، یعنی در آرامش کوتاه پس از بروز اعتصابات عظیم ۱۸۹۴-۱۸۹۵، به رشتهٔ تحریر درآمده بود. در آن زمان، جنبش طبقهٔ کارگر همزمان که در سطح و عمق گسترش مییافت، در خود فرو میرفت و راه را برای شروع تظاهرات ۱۹۰۱ هموار میکرد.
تجزیهوتحلیل سیستم اجتماعی-اقتصادی و نتیجتاً ساخت طبقاتی روسیه، که بر مبنای بررسی اقتصادی و تجزیهوتحلیل انتقادی آماری در کتاب حاضر ارائه گردیده است، اکنون بهواسطهٔ حرکت سیاسی آشکار تمام طبقات در جریان انقلاب به اثبات رسیده و نقش رهبریکنندهٔ پرولتاریا کاملاً آشکار شده است. همچنین روشن گردیده است که قدرت پرولتاریا در پروسهٔ تاریخ، بیاندازه عظیمتر از سهم آن در کل جمعیت است. در کتاب حاضر، پایهٔ اقتصادی این پدیدهها تشریح شده است.
از سوی دیگر، انقلاب اکنون بهطرز روزافزونی وضعیت و نقش دوگانهٔ دهقانان را آشکار کرده است. از يک طرف بقايای عظيم اقتصاد بيگاری و انواع مختلف بقايای سرواژ، ھمراه با فقر و خانه خرابی بیسابقۀ دھقانان تنگدست، منشأ عميق جنبش انقلابی دھقانی، ريشهھای عميق خصلت انقلابی دھقانان را به منزلۀ يک تودۀ عظيم، توضيح میدھد. از سوی دیگر، در جریان انقلاب، خصلت احزاب سیاسی گوناگون و جریانات ایدئولوژیکی-سیاسی متعدد، ساخت طبقاتی ذاتاً متضاد این توده، خصلت خردهبورژوایی آن، و تضاد آشتیناپذیر میان گرایشهای تملکجویانه و پرولتری نهفته در آن آشکار میگردد. نوسان خردهمالکین تهیدست بین بورژوازی ضدانقلابی و پرولتاریای انقلابی همانقدر اجتنابناپذیر است که تحقق این پدیده در تمام جوامع سرمایهداری، جایی که اقلیت ناچیزی از تولیدکنندگان خردهپا بهتدریج به مالومنال میرسند و تبدیل به بورژوا میشوند، در حالیکه اکثریت قریببهاتفاق آنان یا کاملاً به روز سیاه میافتند و تبدیل به کارگر مزدی یا گدا میشوند، یا آنکه برای ابد موجودیتی تقریباً پرولتری مییابند. پایهٔ اقتصادی هر دو روند موجود در میان دهقانان در اثر حاضر تشریح شده است.
شکی نیست که انقلاب روسیه با یک چنین پایهٔ اقتصادی، بدون شک یک انقلاب بورژوایی است. در این موضع مارکسیستی، کوچکترین تردیدی نمیتوان کرد و هرگز نباید آن را از نظر دور داشت. این حقیقت باید در کلیهٔ مسائل اقتصادی و سیاسی انقلاب روسیه به کار گرفته شود.
بااینحال، باید به نحوهٔ کاربرد آن آگاه بود. تجزیهوتحلیل مشخص وضعیت و منافع طبقات مختلف، به هنگام استفاده از این حقیقت در حلوفصل مسائل خاص، باید بهعنوان ابزاری برای تعیین صحت دقیق آن عمل کند. شیوهٔ استدلال خلاف این – که در میان جناح راست سوسیالدموکراتها به سرکردگی پلخانف مکرراً مشاهده میشود – یعنی تلاش برای یافتن پاسخ به پرسشهای مشخص با توسل به بسط منطقی سادهٔ این حقیقت عام دربارهٔ خصلت اصلی انقلاب ما، بیانگر درک سطحی از مارکسیسم و استهزای محض ماتریالیسم دیالکتیک است. مارکس دربارهٔ چنین افرادی که از حقیقت عام خصلت این انقلاب به این نتیجه میرسند که مثلاً «بورژوازی» رهبری انقلاب را به عهده دارد یا اینکه سوسیالیستها باید از لیبرالها حمایت کنند، بیتردید بار دیگر سخن هاینه را تکرار میکرد:
«دندان اژدها کاشتم، اما کک برداشت کردم.» (۷)
با توجه به پایهٔ اقتصادی فعلی انقلاب روسیه، از لحاظ عینی میتوان دو خط اصلی تکامل و پیامد برای آن متصور شد:
خط اول: اقتصاد اربابی کهنه، با هزاران رشتهای که آن را به سرواژ متصل میکند، حفظ شود و بهتدریج به اقتصاد صرفاً سرمایهداری و «یونکری» تبدیل گردد. در این حالت، مبنای گذار نهایی از کار خدمتی به سرمایهداری، دگرگونی درونی اقتصاد اربابی فئودالی خواهد بود. سراسر سیستم کشاورزی کشور به سرمایهداری تبدیل میشود، اما برای مدتی طولانی مشخصات فئودالی خود را حفظ خواهد کرد.
خط دوم: اقتصاد اربابی کهنه به دست انقلاب درهم شکسته شود. این فرآیند در درجهٔ اول تمام بقایای سرواژ و مالکیت بزرگ را منهدم خواهد کرد. پایهٔ گذار نهایی از کار خدمتی به سرمایهداری در اینجا عبارت خواهد بود از توسعهٔ آزاد کشاورزی دهقانی خردهپایی که در اثر سلب مالکیت املاک اربابان به نفع دهقانان، تحرک فوقالعادهای پیدا خواهد کرد. در این خط، هرچقدر بقایای سروار بیشتر از میان برداشته شود، تجزیهٔ طبقاتی دهقانان با سرعت بیشتری انجام خواهد گرفت. به عبارت دیگر: یا حفظ بدنهٔ اصلی مالکیت اربابی و تکیه گاههای عمدهٔ «روبنای» قدیمی؛ و نتیجتاًً باقی ماندن نقش مسلط بورژواهای لیبرال سلطنت طلب و اربابان، حرکت سریع دهقانان مرفه به جانب انان، تنزل وضعیت توده های دهقانی که نه تنها از انان به مقیاس وسیعی سلب مالکیت گردیده است، بلکه علاوه بر آن از طریق پرداخت انواع و اقسام دیون بیشنهادی کادتها(٨) برای بازخرید زمین، به حال بردکی افتاده و به علت تسلط ارتجاع، خوار و کودن گردیده اند؛ مجریان چنین انقلاب بورژوایی از قماش سیاستمدارانی خواهند بود نظیر اکتبریستها(٩). یا نابودی [نظام] اربابی و کلیهٔ تکیه کاههای عمدهٔ «روبنای» کهنه مربوط به ان؛ نقش مسلط پرولتاریا و توده های دهقانی، همراه با خنثی نمودن بورژوازی متزلزل یا ضدانقلابی؛ سریع ترین و ازادترین رشد نیروهای مولده بر پایهٔ سرمایهداری، تحت مناسب ترین شرایطی که در تولید کالائی برای توده های کارگر و دهقان تصور است؛ و نتیجتاً احراز مناسب ترین موقعیت برای طبقهٔ کارگر در ادامهٔ اجرای وظیفهٔ واقعی و اساسی اش در تجدید سازمان سوسیالیستی. البته ترکیبهای بی نهایت مختلف عناصر این یا آن نوع تکامل سرمایهداری امکان یذیر است و تنها فضل فروشان ناکار آمد می توانند تنها با توسل به نقل قولهای جسته و کریخته از نظرات مارکس در زمینهٔ دورهٔ تاریخی ای متفاوت ، مبادرت به حل مسائل خاص و پیجیدهٔ مزبور بنمایند.
یا اینکه اقتصاد اربابی کهنه به دست انقلاب درهم شکسته میشود و در گام نخست، تمام بقایای نظام اربابرعیتی و مالکیتهای بزرگ منهدم میشود. پایهٔ گذار نهایی از کار خدمتی به سرمایهداری، در این حالت، توسعهٔ آزاد کشاورزی دهقانی خردهپا خواهد بود که با سلب مالکیت املاک اربابان به نفع دهقانان، تحرکی فوقالعاده کسب میکند. سراسر سیستم کشاورزی به سرمایهداری تبدیل میشود، زیرا با از میان برداشتن بقایای اربابرعیتی، تجزیهٔ طبقاتی دهقانان با سرعت بیشتری پیش خواهد رفت.
به عبارت دیگر، یا بدنهٔ اصلی مالکیت اربابی و تکیهگاههای عمدهٔ «روبنای» قدیمی حفظ میشود که نتیجهاش باقی ماندن نقش مسلط بورژواهای لیبرال سلطنتطلب و اربابان، گرایش دهقانان مرفه به سمت آنان، و تنزل وضعیت تودههای دهقانی خواهد بود. این تودهها نهتنها بهطور وسیع از زمین و دارایی خود سلب مالکیت میشوند، بلکه بهواسطهٔ پرداخت انواع دیون پیشنهادی کادتها (۸) برای بازخرید زمین، به حالت بردگی فرو میروند و تحت تسلط ارتجاع، خوار و بیچاره میگردند. در چنین شرایطی، مجریان این نوع انقلاب بورژوایی، سیاستمدارانی خواهند بود نظیر اکتبریستها (۹).
یا آنکه نظام اربابی و تمام تکیهگاههای اصلی «روبنای» کهنهٔ آن نابود میشود. در این صورت، نقش مسلط به پرولتاریا و تودههای دهقانی تعلق میگیرد و بورژوازی متزلزل یا ضدانقلابی خنثی میشود. این حالت سریعترین و آزادترین رشد نیروهای مولده بر پایهٔ سرمایهداری را فراهم میآورد، تحت مناسبترین شرایطی که میتوان برای تولید کالایی تودههای کارگر و دهقان تصور کرد. در نتیجه، طبقهٔ کارگر بهترین موقعیت را برای ادامهٔ اجرای وظیفهٔ واقعی و اساسی خود در راستای تجدید سازمان سوسیالیستی به دست میآورد.
البته ترکیبهای بیشمار و متنوعی از عناصر این یا آن نوع تکامل سرمایهداری ممکن است پدید آید. تنها افراد سطحی و ناکارآمد هستند که میکوشند مسائل پیچیدهٔ انقلاب را با استناد به نقلقولهای پراکنده از مارکس که متعلق به دورههای تاریخی متفاوتی هستند، حل کنند.
اثری که اکنون در پیش روی خواننده قرار دارد، به تجزیهوتحلیل اقتصاد دورهٔ پیش از انقلاب روسیه اختصاص یافته است. در دوران انقلابی، شئون زندگی در کشور با چنان سرعت و شدتی تحول مییابد که محال است بتوان در بحبوحهٔ مبارزات سیاسی، حد و مرز نتایج عمدهٔ تکامل اقتصادی را تعیین کرد. از یکسو، حضرات استولیبینی و از سوی دیگر، لیبرالها – نه فقط کادتهایی نظیر استرووه، بلکه بهطور کلی تمام کادتها – بهطور سیستماتیک و سرسختانه میکوشند انقلاب را مطابق با الگوی اول پیش ببرند.
کودتای سوم ژوئن ۱۹۰۷ که ما اخیراً شاهد آن بودیم، نشاندهندهٔ پیروزی ضدانقلاب است که تلاش دارد سلطهٔ کامل اربابان را در هیئت نمایندگان خلق روسیه تضمین کند. اما اینکه این «پیروزی» تا چه حد دوام خواهد داشت، مسئلهٔ دیگری است. مبارزه برای دستیابی به نتیجهٔ دوم برای انقلاب هنوز ادامه دارد. نه فقط پرولتاریا بلکه تودههای وسیع دهقانان نیز با قاطعیت، پیگیری و وقوف بیشتر یا کمتر برای دستیابی به این نتیجه تلاش میکنند.
هرچه ضدانقلاب بیشتر تلاش کند با استفاده از خشونت قهرآمیز آشکار، مبارزات مستقیم تودهها را سرکوب کند، به همان میزان کادتها بیشتر میکوشند با عقاید ریاکارانه و ضدانقلابی خود آن را خفه کنند. بااینحال، این مبارزات، علیرغم تمامی این تضییقات، همچنان از هر گوشهای سربرمیآورند و بر سیاستهای احزاب «کار» و نارودنیکی، اثری انکارناپذیر برجای میگذارند، هرچند که صدرنشینان محافل سیاسی خردهبورژوایی بدون هیچ تردید، با روح خیانتپیشگی کادتی، مولجالینیسم(١٢) و خصوصیت کوتهنظرانهٔ مختص فیلیسترها یا بوروکراتهای میانهروی مبادی آداب، فاسد شدهاند (خصوصاً «سوسیالیستهای خلقی» و ترودویکها)(١٣).
در شرایط کنونی، پیشبینی چگونگی سرانجام این مبارزات و نتایج نهایی نخستین مرحلهٔ انقلاب روسیه ممکن نیست. ازاینرو، زمان اصلاح چاپ کامل این اثر هنوز فرا نرسیده است. افزون بر این، وظایف فوری حزبی، فرصت کافی برای انجام این کار باقی نمیگذارد. بنابراین، چاپ دوم این کتاب، همچنان در محدودهٔ تعیین خصلت اقتصاد روسیه در دورهٔ پیش از انقلاب باقی خواهد ماند. مؤلف تنها توانسته است به مطالعهٔ مجدد، تصحیح متن، و افزودن ضمایم ضروری بر اساس جدیدترین دادههای آماری اکتفا کند. این دادههای آماری شامل اطلاعات مربوط به آخرین سرشماری اسبها، آمار برداشت محصول، گزارشهای سرشماری جمعیت روسیه در سال ۱۸۹۷، و دادههای جدید استخراجشده از آمار کارخانهها و غیره است.
ژانویهٔ ۱۹۰۷
لنین
* چنین بررسی مجددی احتمالاً تدوین دوبارهٔ اثر حاضر را ایجاب خواهد کرد. در آن صورت، جلد اول باید به تجزیه و تحلیل اقتصاد روسیه در دوران پیش از انقلاب و جلد دوم به مطالعهٔ نتایج و دستاوردهای انقلاب اختصاص یابد. - لنین